شرح حال خاتون آبادى
ذكر اولاد و اعقاب ميراسماعيل بن مير عمادالدّين محمّد معروف به خاتون آبادى :
مـير اسماعيل بن مير عماد را دو پسر معروف بوده است : مير محمدباقر، و مير محمّد صالح ، اما مير محمّدباقر پس مردى عالم و ورع و زاهد و صاحب مقامات عليهو كرامات جليه بوده اخذ حـديـث كـرده از تـقـى مـجـلسـى و حـافـظ قـرآن مـجيد بوده و هفت مرتبه حج مشرف شده كه بيشترش پياده بوده ، ولادتش در خاتون آباد بوده و قبرش در جورت معروف و مزار است . و پـسـرش مـيـر عـبدالحسين فاضل كامل عالم ورع محث فقيه و ثقة مجمع اخلاق فاضله كثير الجـد در عـبـادت و زهـد و تقوى است و تلميذ محقق سبزوارى و تقى مجلسى است ، در شعبان سـنـه هـزار و سـى و هـفـت در خـاتون آباد متولد شده و در اصفهان وفات كرده . و در تخت فولاد در مقبره بابا ركن الدّين مدفون گشته و پسرش مير معصوم است كه در سنه هزار و صـد پـنـجـاه و شـش وفات كرده و در تخت فولاد در نزديكى تكيه محقق خوانسارى در جلو قـبـر مـرحـوم خـلد مـقـام آقـا مـحـمـّد بـيـدآبـادى مـدفـون گـشته و معروف است به كرامات و محل نذور خلق است . گويند آقامحمّد وصيت كرده بود كه نزد او دفنش كنند.
و فـرزنـد ديـگـر مـيـر مـحـمـدبـاقـر، مـيـر مـحـمـّد اسـمـاعـيـل اسـت كـه عـالمـى عـامـل فـاضـل كـامـل ، زاهـد، تارك دنيا بوده و در علم فقه و حديث و تفسير و كلام و حكمت و غـيـرهـا مـاهـر بـوده و در جـامـع جـديـد عـبـاسـى در اصـفـهـان مـدرس بـوده و قـريـب پـنجاه سـال تـدريـس مى كرده و اخذ علم از مولى محمدتقى مجلسى و ميرزا رفيع الدّين نائينى و سـيـدميرزا جزائرى نموده و هشتاد و پنج سال عمر نموده و در روز دوشنبه شانزدهم ربيع الثـّانـى سـنـه يـك هـزار و سـى و يـك مـتولد شده و در سنه يك هزار و يك صد و شانزده وفـاتـت فروده . و از رساله اجازات سيد نورالدّين بن سيد نعمت اللّه جزايرى رحمه اللّه نـقـل شـده كـه در حال اين سيد جليل نگاشته كه در سن هفتاد سالگى عزلت از خلق اختيار كرده در مدرسه تخت فولاد كه از بناى خود ايشان است سكنى نموده و قبر خود را حجره اى از حجرات كنده و شبها بعد از فريضه مغرب و عشاء در ميان آن قبر رفته و تهجّد در قبر گـذاشـتـه و بـعـد از آن از قـبـر بـيـرون مـى آمـد و شـرح بـر اصـول كـافـى و تـفـسير قرآن مى نوشته و روزها جمعى از طلاب مستعد كه از جمله مرحوم والدم سـيـد نعمت اللّه بوده در خدمت ايشان بودند. عاقبت در همانجا وفات فرمود و در همان قبر مدفون شد و بعد از فوت ايشان شاه سلطان حسين حجره را بزرگ كرده و قبه براى او ساخت الا ن در تخت فولاد موجود است .
و مـيـر مـحـمـداسـمـاعـيـل مـذكـور را چـنـد فـرزنـد بـوده از جمله مير محمدباقر ملاّباشى كه فـاضـل كامل متبحر در فنون علم ، صاحب مؤ لفات بوده از جمله ( ترجمه مكارم الا خلاق ) ، اخـذ عـلم كـرده بـود از والد مـاجـدش و از مـحـقـق خوانسارى ، و در مدرسه چهارباغ اصـفـهـان تـدريـس مـى فرمود، و در سنه هزار و يك صد و بيست و هفت او را به زهر شهيد كردند در تاريخ او گفته شده : ( آمد جگر ) [دويست و بيست و سه ] از شهيد ثالث بيرون [هزار و سيصد و پنجاه ](200) ، در تخت فولاد در جوار والدش در يكى از حـجـرات مـدفـون گـشـت . و در نـزد او است قبر فرزند جليلش زاهد ماهر در فنون علم ، سـيـّمـا ( فقه ) و ( حديث ) و ( تفسير ) بوده . اخذ علم كرده ه بود از والد ماجد خود و از فاضل خوانسارى و امامت مى كرده در جامع عباسى و تدريس مى نموده در مـدرسـه جـديـده سـلطـانـيـه و چـون در زمـان افـاغـنـه بـوده مجهول القدر مانده .
و فـرزنـد جـليـلش اسـتـاد الكـل فـى الكـل مـيـرزاابـوالقـاسـم مـدرس عـالم فـاضـل كـامـل تـقـى نـقـى جـامع اغلب علوم از فقه و حديث و تفسير و اخلاق و كلام ، استاد فـضـلاء عـصـر خود بوده مانند والد ماجدش سيد محمداسماعيل در جامع عباسى امامت داشته و قـريـب سـى سـال در مـدرسـه سـلطـانـيـه تدريس مى نموده و در علم حكمت و كلام بر عالم جـليـل مـولى اسـمـاعـيـل خـواجـوئى تـلمـّذ كـرده و در فـقـه و اصـول و حـديـث بـر عـلامه طباطبائى بحرالعلوم تلمّذ نموده و جناب بحرالعلوم از ايشان حـكمت و كلام چهار سال اخذ كرده و در سنه هزار و دويست و دو به سن پنجاه و هفت سالگى در اصـفـهـان وفـات كـرده جـنـازه اش را بـه نـجـف اشـرف حمل كردند و در نزديكى مضجع شريف او را در سردابى دفن نمودند.
و فرزند جليلش مير محمّدرضا عالم فاضل تقى نقى ماهر در فقه و حديث بوده ، محترز از لذات و مـنـعـزل از خـلق بـوده بـعـد از پـدرش مـدت سـى سـال در مـدرسـه سـلطـانـيه تدريس و در جامع عباسى امامت داشته ، در ماه رجب سنه هزار و دويـسـت و سـى و هـشـت در اصـفـهـان وفـات كـرده جـنـازه اش را بـه نـجـف اشـرف حمل نمودند.
و فـرزنـد جـليـلش مـيـر مـحـمـّد صـادق عـالم فـاضـل كـامـل ورع تـقـى نـقـى جـامع معقول و منقول و مدرس در اغلب علوم بوده ، اكثر علماء بلاد از تـلامـذة او بـودنـد، امـامـت كـرد در جـامـع عـبـاسـى مـدت سـى و دو سـال ، ازهـد اهـل زمان خود بوده چهل سال روزه گرفته و به اندك جيزى تعيّش كرده و در مدت عمر خود در محبس حكام و سلاطين داخل نشده مگر يك شب به جهت محاجّه با ميرزاعلى محمّد بـاب . اخـذ كـرده بـود عـلم فـقـه را از مـحـقق قمى و شيخ محمدتقى صاحب ( حاشيه بر مـعـاليـم ) و عـلم حـكـمـت و كـلام را از مـولى عـلى نـوريـو مـلاّ مـحـراب و مـلاّ اسـمـاعـيـل خواجوئى ، در سنه هزار و دويست و هفت متولد شده و در چهاردهم رجب سنه هزار و دويـسـت و هـفـتـاد و دو بـعـد از تـحـويل به شش ساعت وفات فرمود و عجب آن است كه والد مـاجـدش مـيـر مـحـمـدرضـا و جـدّ امـجـدش مـيـرزاابـوالقـاسـم نـيـز هـر كـدام بـعـد از تحويل شمس به شش ساعت وفات كردند وضوان اللّه عليهم اجمعين .
و نافله (201) ايشان عالم فاضل كـامـل حاج مير محمّد صادق بن حاج مير محمّد حسين بن مير محمدصادق مذكور است كه مقامش در عـلم مـقـامـى اسـت رفـيـع ، مـانـنـد آبـاء امـجـادش در اصـفـهـان بـه تـدريـس و نـشـر عـلم اشـتـغـال داشـت تـا سـال گـذشـتـه كـه سـنـه يـك هـزار و سـيـصـد و چهل و هشت باشد به رحمت ايزدى پيوست .