شرح حال سيد عبداللّه شبّر
از جـمـله ايـشـان اسـت سـيـد عـبـداللّه شـبـّر. بـدان كـه از اعـقـاب او اسـت سـيـد جـليـل الشـاءن سـيـد عـبـداللّه مـعـروف بـه شـبـّر، ابـن سـيـد جليل عالى همت رفيع مرتبت سيد محمّدرضا ابن محمّد بن الحسن بن احمد بن على بن احمد بن ناصرالدّين بن شمس الدّين محمّد بن نجم الدّين بن حسن شبّر بن محمّد بن حمزة بن احمد بن عـلى بـن طـلحـة بن الحسن بن على بن عمر بن الحسن افطس بن على بن على بن الحسين بن عـلى بـن ابـى طـالب عـليـهـمـا السـلام فـاضـل مـحـدث جليل و فقيه خبير متتبع نبيل عالم ربانى مجلسى عصر خود تلمّذ كرده بر جماعتى از فقهاء اعلام مانند شيخ جعفر كبير و صاحب رياض و آقاميرزا محمّد مهدى شهرستانى و محقق قمى و شـيـخ احـسـانـى و غـيـرهـم و تـصـنـيـف كـرده كـتب نافعه بسيار در تفسير و حديث و فقه و اصول و عبادات و غير ذلك و تعريف كرده جمله اى از كتابهاى فارسى علامه مجلسى را.
و شيخ ما مرحوم ثقة الاسلام نورى در ( دارالسّلام ) اسامى مصنّفات او را به اعداد ابـيـات آنها ذكر فرموده و نقل كره از شيخ اجل محقق مدفّق شيخ اسداللّه صاحب ( مقابس الا نـوار ) كه وقتى داخل شد بر سيد مذكور و تعجب كرد از كثرت مصنفات او و قلت مصنفات خود با آن فهم و استقامت و اطلاع و دقت كه حق تعالى به او مرحمت فرموده بود و سـرّ او را از سـيـد پـرسـيد، سيد گفت كه كثرت تصانيف از من توجه امام همام حضرت امام مـوسـى عـليـه السـلام است ؛ زيرا كه من آن حضرت را در خواب ديدم كه قلمى به من داد و فـرمـود: بـنـويـس ! از آن وقت من موفق شدم به تاءليف ، پس هرچه از قلمم بيرون آمده از بركات آن قلم شريف است .(199)
وفـات كـرد در رجـب سـنـه هـزار و دويـسـت و چـهـل و دو بـه سـن پـنـجـاه و چـهـل سالگى و قبر شريفش در جوار حضرت موسى بن جعفر عليه السلام است با مرحوم والدش در رواق شـريـف در حـجـره اى كـه قـريـب بـه بـاب القـبـله است در يمين كسى كه داخل حرم مطهر شود.
و نـيـز از اعـقـاب عمر بن حسن افطس است امير عمادالدّين محمّد بن نقيب النّقباء امير حسين بن جـلال الدّيـن مرتضى بن حسن بن حسين بن شرف الدّين مجددالدّين محمّد بن تاج الدّين حسن بـن شرف الدّين حسين بن الا مير الكبير عمادالشّرف بن عباد بن محمّد بن حسين بن محمّد بن الا مير حسين القمى بن الامير على بن عمرالا كبر بن حسن الا فطس بن على الاصغر بن الا مام زيـن العـابـديـن عـليـه السـلام . و امـيـر عـمـادالدّيـن مـذكـور اول كـسـى اسـت كـه وارد شـد بـه اصـفهان و مدفون است در كوه جورت اصفهان جنب قريه خاتون آباد و او را دو پسر معروف بوده : مير سيد على كه مدفون است نزد او و ديگر مير اسـمـاعـيل كه او نيز در بقعه جورت مدفون است ، و مشهور است به ( شاه مراد ) ، و مـحـل نـذور و صـاحـب كـرامـات جليله است و اولاد و احفاد او علماء و مدرس و رئيس بوده اند و شـايـسـتـه اسـت كـه مـن در ايـنـجـا به جهت احياء ذكر آنها اشاره به معروفين از آنها نمايم بنابر آنچه از بعض مشجرات التقاط كرده ايم .