شرح حال عبداللّه بن عبّاس
ـانـزدهـم : عـبداللّه بن عبّاس از اصحاب رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم و محبّين امـيـرالمـؤ مـنـيـن عـليـه السـّلام و تـلمـيـذ آن جـناب است . علاّ مه در (خلاصه ) فرموده كه حـال عـبداللّه در جلالت و اخلاص به امير المؤ منين عليه السّلام اَشْهَر از آن است كه مخفى باشد. و شيخ كَشّى احاديثى ذكر كرده كه متضمّن است قدح در او را و او اجلّ از آن است و ما آن احاديث را در كتاب كبير ذكر كرديم و از آن ها جواب داديم .(209)
قـاضـى نـوراللّه در (مـجـالس ) گفته كه حاصل قوادحى كه از روايات كَشّى مفهوم مى شـود راجـع به بعضى از اعمال ابن عبّاس است و مؤ لف كتاب را به ايمان او اعتقاد است و امـّا اَجـْوبـه اى كـه شـيـخ عـلاّ مـه در كتاب كبير ذكر كرده اند به نظر قاصر اين شكسته نرسيده بلكه از بعضى ثقات مسموع شده كه كتاب مذكور در فتراتى كه بعد از وفات پادشاه مغفور سلطان محمّد خدابنده ماضى واقع شد با بعضى از اسباب و كتب شيخ علاّ مه ضـايـع شـد تـا غـايـت نـسـخـه از آن بـه نـظـر هـيـچ يـك از افاضل روزگار نرسيده و نشانى از آن نديده اند انتهى .(210)
و ابن عبّاس در علم فقه و تفسير و تاءويل بلكه انساب و شعر امتيازى تمام داشت به سبب تـلمـّذ او بـر امـيـر المـؤ مـنـيـن عـليـه السـّلام و هـم بـه جـهـت دعـاى رسـول خـدا صـلى اللّه عـليـه و آله و سـلّم در حـقّ او؛ زيـرا وقـتـى از بـراى غسل آن حضرت در خانه خاله اش ميمونه زوجه آن حضرت آب حاضر ساخت حضرت دعا كرد در حـقّ او وگـفـت : اَللهـُمَّ فَقِّههُ فىِ الدّين وَعلِّمْهُ التّاْويلَ.(211) و مردى عالم و فـصيح اللّسان و با فهم بود و حضرت امير المؤ منين عليه السّلام او را فرستاد تا با خـوارج مـحـاجـّه كـنـد و در قـصـّه تـحـكـيم كه ابوموسى را اشعث اختيار كرد براى تحكيم ، حـضـرت فـرمـود: مـن ابـومـوسـى را بـراى اين كار نمى پسندم ، ابن عبّاس را اختيار كنيد؛ قبول ننمودند.