هجرت پيامبر
از دست دادن ابوطالب، از يك سو، پيامبرصلي الله عليه وآله را در مكه در معرض فشارها و تهديدهاي فراوان قريش قرار ميداد تا جايي كه حتي جانش در امان نبود و از سوي ديگر، موانع جدي در راه گسترش دعوت او ايجاد ميكرد. از اين رو، پيامبر از مكه بيرون رفت و پاي به طايف نهاد. مردم آن ديار را به اسلام خواند و پيام آسماني اش را براي آنان بازگو كرد. آنها، نه تنها سخنش را نشنيدند و دعوتش را پاسخ نگفتند، بلكه او را با سنگ، بدرقه نموده، بدن مباركش را نيز خون آلود كردند.
رسول خداصلي الله عليه وآله بار ديگر به مكه آمد. با همه فشارها به نشر آموزههاي خود پرداخت. تعاليمش را در ميان قبيلههايي كه به مكه ميآمدند، ارايه ميكرد و با سران و بزرگان آنها ارتباط برقرار مينمود؛ چنان كه با دو قبيله بزرگ يثرب، «اوس» و «خزرج» آشنا شده، اسلام را به ايشان معرفي كرد و آنان پيامش را به شهر خود بردند؛ اما هنوز به او و دينش ايمان نياورده بودند، تا اينكه روزي، پيامبرصلي الله عليه وآله با گروهي از آنان (شش نفر) برخورد كرد و ايشان را به سوي اسلام فرا خواند، آنها هم پذيرفتند.
از ميان اموري كه سبب ايمان آوردن اينان شد، ميتوان به پيشگوييهاي يهوديان مجاور يثرب اشاره كرد. اوس و خزرج، درگيريها و نزاعهاي درازي داشتند و هر گاه كه اين نزاع ها بالا ميگرفت، يهود به آنان ميگفتند: ما منتظر پيامبري هستيم كه چون او بيايد، شما را مانند قوم عاد و ارم، خواهيم كشت. يثربيان، پس از آنكه پيامبرصلي الله عليه وآله را ديدند، گفتند: اين همان كسي است كه يهود انتظار او را ميكشند، بايد بر آنها پيشي گرفته، به او ايمان آوريم. اين گروه، پس از ايمان آوردن، به يثرب بازگشته و در گسترش دعوت آن حضرت كوشيدند و توانستند برخي از يثربي ها را مسلمان نمايند. سال بعد، دوازده نفر از آنها در عقبه با پيامبرصلي الله عليه وآله پيماني بستند و به او ايمان آوردند.
اسلام، اندك اندك جاي خود را در يثرب باز ميكرد. سال پس از آن، گروه زيادي از مردم يثرب براي اداي مناسك حج و شنيدن سخنان رسول خداصلي الله عليه وآله به مكه آمدند. تعداد زيادي مسلمان شدند و پيمان عقبه دوم را شكل دادند.
اين چنين بود كه بناي اسلام در يثرب استوار گشت و پيامبرصلي الله عليه وآله، به مسلمانان فرمان داد تا به يثرب روند. در مكه كسي جز خود او و عليعليه السلام و اندكي از مسلمانان نماندند. پيامبر خداصلي الله عليه وآله در سال 14 بعثت از مكه بيرون رفت. يثربيان، به گرمي او را پذيرفتند و به سختيها و رنجهاي او در مكه پايان دادند.
اما اين، پايان دسيسهها و نيرنگهاي مشركان نبود. آنان كه خوار شده و طعم ذلت را چشيده بودند، به دشمني خود ادامه دادند و جنگهاي بسياري بين مسلمانان و مشركان به وجود آمد، مانند جنگهاي بدر و احد و همين طور جنگهايي بين مسلمانان و يهود، مانند: جنگ خيبر.
مسلمانان در زمان كوتاهي به آنچنان نيرو و قدرتي دست يافتند كه پيامبرصلي الله عليه وآله توانست حكومت اسلامي در يثرب تاسيس كند و از آنجا به فكر گسترش دعوت خود در سراسر جهان باشد.