چكيده
1. به پيروان على عليه السلام كه معتقد به امامت بلافصل او از طريق ((نصب )) و ((نص )) پيامبر (ص ) هستند شيعه گفته مى شود. اين اصطلاح در زمان پيامبر هم مطرح بوده و تعبير ((شيعة على )) به كار رفته است .
2. نخستين دوره حيات شيعه ، زمان حيات پيامبر (ص ) است . روايات متعددى در نزد شيعه و سنى هست مبنى بر اين اينكه عبارت ((شيعة على )) توسط پيامبر (ص ) رواج يافته است . كما اينكه پيامبر اكرم (ص ) در طور عمر خويش بارها على عليه السلام را بع عنوان جانشين خويش معرفى فرمودند كه اولين دفعه پس از نزول آيه ((و انذر عشيرتك الاقرين )) بود. در پايان عمر ايشان هم كه واقعه غدير خم اتفاق افتاد اين معرفى تكرار شد.
3. مرحله دوم حيات شيعه مربوط به پس از وفات پيامبر (ص ) است . در حالى كه عده اى در سقيفه مشغول تعيين خليفه بودند شيعيان على عليه السلام با اعتقاد به جانشينى او گرد او جمع آمدند كه در راءس آنها مقداد، سلمان ، ابوذر و عمار قرار داشتند لكن به جهت حفظ اسلام سكوت اختيار نمودند و با حاكمان وقت همراهى كردند.
4. دوره سوم پس از قتل عثمان و به خلاف رسيدن على عليه السلام شروع مى شود. در اين دوره امامت على عليه السلام فعليت بيشترى يافت و شيعه در حاكميت سياسى هم نقش پيدا كرد. پس از شهادت على عليه السلام و صلح امام حسن عليه السلام دوره حيات شيعه در عصر اموى آغاز مى شود كه سخت ترين دوره حيات شيعه است . شيعيان در اين دوره متحلم آزار و شكنجه و قتل و غارت مى شوند و در همين زمان است كه قيام كربلا اتفاق مى افتد.
5. اولين اختلاف در شيعه زمانى اتفاق افتاد كه مختار كه به خونخواهى امام حسين عليه السلام قيام كرده بود محمد حنفيه را به عنوان امام مهدى (عج ) معرفى كگرد و در اينجا اولين انشعاب در شيعه پيدا شد. به پيروان مختار و اين اعتقاد كيسانيه مى گويند.
6. جريان ديگرى كه به پيدايش فرقه اى ديگر انجاميد قيام زيد فرزند امام سجاد عليه السلام بر ضد بنى اميه بود. پس از آنكه او به شهادت رسيد پيروان او كه امامت او را قبول داشتند به ((زيديه )) معروف شدند.
7. سومين انشعاب در زمان امام صادق عليه السلام رخ داد، زيرا عده اى اسماعيل فرزند ارشد او را به عنوان امام هفتم پذيرفتند و اسماعيليه ناميده شدند.
8. از اوايل قرن چهارم تا اواخر قرن پنجم كه خاندان بويه شيعى مذهب در دستگاه حكومت عباسى نفوذ كرد شيعه آزادى عمل بيشترى در بيان عقايد خود پيدا كرد و بسيارى از متكلمان و فقهاى شيعه مانند شيخ صدوق ، شيخ مفيد، سيد مرتضى ، شيخ طوسى در اين زمان پديد آمدند. گسترش شيعه با حكومت حمدانيان و فاطميين ادامه يافت ولى در دوره ايوبيان مجددا سخت گيرى بر شيعيان آغاز شد.
9. در حكومت مغول در قرن هفتم در برخى نقاط مذهب شيعه رواج يافت . بزرگانى چون محقق حلى ، علامه حلى و خواجه نصيرالدين طوسى در همين زمان مى زيسته اند. با حاكميت شاه اسماعيل صفوى بر ايران مذهب شيعه به عنوان مذهب رسمى اعلام شد و تلاشهاى زيادى در ترويج آن صورت گرفت . علمايى چون شيخ بهايى ، ميرداماد، ملاصدرا، فيض كاشانى و علامه مجلسى در همين زمان مى زيسته اند. امام در همين وقت با حاكميت دولت عثمانى در برخى مناطق ديگر، شيعيان مورد آزار و اذيت قرار گرفتند و مذهب شيعه كه زمانى در سوريه و مصر و تركيه رواج داشت از آن مناطق رخت بربست .
10. در كتب فرق و مذاهب ، فرقه هاى متعددى براى شيعه ذكر شده كه اكثرا جعلى است ، و تنها فرقه هاى مهم موجود شيعه سه فرق اماميه ، زيديه و اسماعيليه هستند كه از اين ميان اكثريت شيعه را اماميه يا شيعيان اثنى عشرى كه قائل به امامت على عليه السلام امام حسن عليه السلام امام حسين عليه السلام و نه فرزند معصوم آن حضرت هستند، تشكيل مى دهند.