6- فرقه احمديه
اين فرقه منسوب به (ميرزا غلام احمدقديانى ). ( 1328 1250-ق / 1908 - 1835 م ) مى باشد.
(قاديانى ) از احفا (امير بر لاس ) عموى (امير تيمور گورگانى ) است . وقتى (امير تيمور) ايالت ((كش ) رابه تصرف خود دراورد ت انى خاندان به ((خراسان ) كوچ كردند و تا اواخر قرن دهم هجرى /16 ميلادى / نام داشت و در نزديك رودخانه (بپاس ) دهكده (اسلامپور) (: اسلام شهر) را بنا نهاد. اجداد غلام احمد در دربار پادشاهان مغول هند مقام يافتند. مركز بعدى اين خاندان شهرستان (قاديان ) واقع در ناحيه ((گورداس ) (پنجاب هند) بود. پدر (غلام احمد) مرتضى نام داشت . غلام احمد در سال 1255 ق / 1839 م در قاديان متولد شد. حرفه پدرش طبابت بود.
غلام احمد به تحصيلات اسلامى روى آورد و بعد وارد خدمت دولت انگليس شد.
از سال 1860 تا 1865 م در شهر سيالكوت مشغول كار بود. بعدها از كار دولتى كناره گرفت و در زادگاه خود قاديان گوشه گيرى اختيار كرد. چهل سال داشت كه كتاب مذهبى خود را به نام براهين احمديه منتشر كرد (1880 م ). اين كتاب ما استقبال مردم روبرو شد.
در حدود پنجاه سالگى دعوت خويش را آغاز كرد و مدعى شد كه از طرف خداوند به وى وحى مى شود، و اجازه دارد كه بيعت مردم را بپذيرد.
در سال 1904 خود را (مسيح ) و (مهدى موعود) و (تاراكريشنا) خواند.
قاديانى گفت : ( حضرت (عيسى ) را به دار نزده اند، بلكه او از دست دشمنان گرخته و به (هندوستان ) هجرت كرده و در (كشمير) اقامت نموده و به تعليم (انجيل ) پرداخته است . (عيسى ) پس از 120 سال زندگى درگذشت و در (سرى ناگر) به خاك سپرده شد و مرقد او امروز به قبر (يوذاسف ) مشهور است .) پس از مرگ قايانى ، پيروان او شخصى را به نام (مولوى نورالدين ) به جانشينى او انتخاب كردند.
پس از چندى پسر 25 ساله اش (ميرزابشير الدين محمود احمد) را به عنوان (خليفة المسيح الثانى ) برگزيدند. وى چهل سال خلافت كرد. و نظم جديدى به مذهب قاديانى داد.
عقايد احمديه با عقايد عامه مسلمانان اختلاف زيادى ندارد، اختلاف در سه اصل است :
1 - طبيعت مسيح يافتن .
2 - دعوى مهدويت غلام احمد.
3 - انكار جهاد اسلامى .
غلام احمدمى گويد: (در زمان مانبايد جهاد به جنگ وشمشير باشدت بلكه جهاد به معناى كوشش است كه پيروان مذهب بايد در گسترش آن عقيده با صلح و آرامش به جاى آوردند.)
(قاديانيه ) خود را (جماعه احمديه ) نيز مى گويند وگاهى آنن را (ميزائيه ) مى نامند.
آمارى كه از خودداده اند ،نزديك به نيم ميليون نفر در كشورهاى مختلف مى باشد. كه حدود نيمى از آنان در پاكستان وبقيه در هندوستان و كشورهاى آفريقائى زندگى مى كنند.
گروه احمديه بايد حداقل يك چهارم درآمد خود را به صندوق انجمن بپردازند.
مركز جديد اين جماعت در (ربوه ) پاكستان قرار دارد. يك مجلس مشورتى هم دارند كه اعضاى آن بيشتر انتخابى هستند تا انتصابى .
(ربوه ) در 104 كيلومترى (لاهور) پاكستان واقع است .
كسانى كه مذهب (احمديه ) رامى پذيرند، بايد احمدى زاده باشند يا رسما اظهار (ايمان ) كنند:
(گواهى مى دهم كه تنها خداوند بزرگ را بايد پرستيد.اوكسى است كه انباز و شريك ندارد.من مى كوشم تابه همه قوانين اسلام عمل كنم . من (محمد) صلى الله عليه و آله ) پيامبر اسلام را خاتم پيامبران مى دانم و نيز به تمام دعوى هاى ميرزا (غلام احمد) قاديانى اعتقاد دارم .)
پس ازچندى گروهى از جماعت (احمديه ) جدا شدند و (غلام احمد) را (متجدد) خواندند نه يك (پيامبر) و تاءكيد دارند كه ادعاى (پيامبرى ) نكرده است . اين فرقه (اقليت ) راتشكيل مى دهند ولى در فعاليت مذهبى خود پرشومى باشند و مى كوشند مردم را به اسلامى دعوت كنند نه بهآئين خود.در كشورهاى انگليسى زبان براى اشاعه مذهب خودانتشارات فراوانى دارند.اين گروه را (انجمن اشاعه اسلام احمديه ) گويند. مركز تبليغات انجمن در (لندن )، (برلن ) و ((جاكارتا) (در اندونزى ) است
محققان در تاريخ فرقه احمديه و سير عقايد آن مى گويند كه غلام احمد خود را ابتدا ((متجدد) / مجدد؟ / قرن چهاردهم هجرى معرفى كرد و بعدا ادعاى ((نبوت ) كرد. و مدعى ((مهدويت ) و ((رجعت مسيح ) شد.
قاديانى به مشايخ صوفيه ارادت بسيار داشت ومعجزه را براى پيامبران ضرورى نمى دانست .
پس از مرگ قاديانى پيروان او به دوگروه تقسيم شدند: عده اى دنبال فرزندش راگرفتند و گروهى پيرامون (مولامحمدعلى ) جمع شدند.
اقوال و آراء از تاءويلات صوفيه و اسماعيليه گرفته شده است .
دولت پاكستان سعى كرد براى نابودى اين فرقه ، آنان را متهم به انكار خاتميت پيامبر اسلام نمايد:
دولت عربستان كه پيرو آئين وهابيت است ، با اين فرقه عناد بسيارى دارد و از ورود اين افراد به حجاز جلوگيرى مى كند.
اقبال لاهورى از مخالفان اين فرقه بود. علماى مناطق شبه قاره هند، پاكستان ، مصر، سوريه و عراق عليه قاديانيه موضع گرفتند.
(گويا چون از ورود حجاز منع شده اند، زادگاه غلام احمد را (مكه ) خويش قرار دادند) (؟!).
تاريخ و عقايداين فرقه از سوى متعصبان مذاهب مختلف اسلامى تحريف شده و اقاويلى به آن نسبت داده اند. (283)