غيبت كبرى و ظهور
مسئله ولادت ، غيبت و ظهور حضرت بقية الله الاعظم ارواحنا فداه از مسلمات اسلام است كه قرآن و سنت نبوى و علوى بر حقيقت و حتميت آن تصريح و تاءكيد فراوان نموده اند و در عين حال شبهات و شكوكى را در پاره اى مسائل و برخى موارد برانگيخته كه نقشه و دست دشمن در انگيزش آنها دخالت مستقيم و غير مستقيم داشته و دارد. در اين زمينه كتب بسيارى در طول تاريخ غيبت نوشته شده كه از چند هزار جلد تجاوز مى كند.
در منابع عامه بر وجود (مهدى موعود و منجى انسان ) تاءكيد شده است و رواياتى مفصل و متواتر از قول پيامبر اكرم اسلام نقل كرده اند كه در كتب روائى - تفسيرى اهل سنت ثبت است . مسئله طول عمر آن حضرت بيش از ديگر مسائل مطرح شده و امكان آن با نگاه مادى و عادى ، محال به نظر رسيده است .
متاءسفانه به همان اندازه كه نقد اين مسئله ناشيانه و ماده گرايانه است ، پاسخهائى هم كه تاكنون داده شده ، چندان قانع كننده نبوده است . حال آنكه اين مسئله اعتقادى است و به مبانى عقيدتى هر فرد نسبت به خداوند و قدرت او بر مى گردد.
اراده خداوند بر اين تعلق گرفته تا آخرين حجت خود را براى تحقق اهدافش تا روزى كه صلاح مى داند و شرايط جهانى مساعد شود، زنده و سالم و پنهان نگه دارد.
براى خداوند زمان و مكان معنى ندارد. اين ما هستيم كه چون مادى و فانى مى باشيم ، در قالب زمان و مكان سير مى كنيم . لذا براى خداوند ميليونها سال در حكم يك (آن ) و (لحظه ) است .
بدون شك اصل موضوع كه وجود و حيات و حضور و استتار حضرت (بقية الله الاعظم ) باشد، به اراده خداوند مربوط است و از حيطه عقل و علم و اختيار انسان خارج است . و شبيه است به :( يسئلوك عن الروح ، قل الروح من امر ربى . ) بنابراين چون و چرا در اصل موضوع احمقانه و فضولى است . از همين قبيل است مسئله تعيين جا و مكان براى آن حضرت كه عده اى مقدس مآب قالبى انديش ، وجود آن حضرت را در (جزيره خضراء) و اخيرا ر (مثلث برمودا) ساكن مى دانند!!
و اين چيزى نيست جز يك تحريف و تحقير و به بازى گرفتن عقايد حقه اسلامى . اين موجودات داستان هايى سرهم بندى كرده اند و به اصطلاح براى توجيه (موضوع ) چنين افسانه اى را ساخته اند و نمى دانند كه چه خيانتى به آن حضرت كرده اند. تعيين جا و مكان اقامت براى آن حضرت ، در حكم تعيين زمان و وقت ظهور است كه لعنت خدا و رسول و ائمه و مؤ منين بر (وقاتون ) باد و نيز بر ياوه گويانى كه جا و مكان براى آن حضرت تعيين مى كنند!! سازندگان اين اقاويل و اساطير حتما قاعده اى در فقه شان يافته اند و بافته اند كه براى اثبات يا دفاع از يك (حقيقت )، دروغ و افسانه سازى جايز است !! و نمى دانند حقيقتى كه با دروغ و افسانه سازى اثبات شود، دروغ و افسانه است . و شگفت آنكه عناصرى با امام زمان ملاقات مى كنند كه با راه و رسم و مذهب و مكتب آن حضرت بيگانه اند.
اخيرا فردى شايع كرده بود كه در (لندن ) و كنار رودخانه (تايمز) حضرت را ملاقات كرده و مبلغ هنگفتى ليره استرلينگ جهت خريدن يك دستگاه ماشين تايپ و چاپ دريافت نموده است !!
همين فرد قبلا نيز مدعى بود كه جن زده اى را شفا داده و آن فرد به وى گفته كه امام زمان در سمت راست تو ايستاده بود و آن جن هم در سمت چپ تو!! تامبرده اين اساطير را براى عموم تعريف مى كرد. البته با قيافه اى حق بجانب و كاملا جدى و فريبنده عوام .
براستى منظور از اين بازيها؟ قطعا تحريف و تحقير عقايد و ارزشهاى اعتقادى و سرنوشت ساز اسلام و عوام فريبى و خالى كردن جيب عوام فريب خورده .
در غير صورت ، سرهم كردن اين مطالب چه نقش عقيدتى و ريشه اى در باور اعتقادى مسلمانان (شيعيان ) دارد؟