مرگ بودا؛ و انشعاب در آئين او
همان گونه كه آمد، ((سيدارته گتمه )) از خاندان سكيه در جنگل لومبن (نپال كنونى ) متولد شد. تاريخ تولد او به درستى روشن نيست ، قرن ششم ق .م . قرن مورد توافق زمان بودا است . پدرش : ((سودودنه )) است .(280) بودا در سال 483 ق .م . در سن هشتاد سالگى در گذشت .(281) جان ناس مى گويد: ((وى احتمالا در سال 560 ق .م . در شمال هند در يكصد مايلى شمال شهر بنارس متولد گريده است . پدرش راجه يا سلطانى بوده است كه بر قبيله ساكيا فرمانروائى مى كرده است . بارى چهل و پنج سال بر بودا گذشت . در طى اين مدت وى دائما به وعظ و تعليم و تربيت امور مشغول بود. سرانجام در هنگامى كه عازم مسافرت به بلدى مجهول بود...، در هشتمين روز سفر خويش وقتش به سر رسيد. پس از صرف مختصر طعامى هنگام ظهر در خانه زرگرى به نام چوندا، بسختى بيمار گرديد و اندكى بر نيامد كه جام مرگ رانوشيده ، در ميان دو درخت صندل جان شيرين را تسلم كرد.))(282)
انشعاب در آئين بودا؛ در اواسط قرن سوم ق .م . آئين بودا با حمايت آسوكا پادشاه قدرتمد هند رواج يافت . گسترش اين آئين در سراسر هند باعث شد تا جنگ و رنج و ستم و نابسامانيهاى اخلاقى اجتماعى كاهى يابد. دو قرن بعد از درگذشت ((آسوكا)) مذهب بودائى در هند كاملا فراگير شد. از اين دوران به بعد بود كه از اعتبار و گستردگى دين بودا به تدريج كاسته شد. از قرن هفتم ميلادى تا قرن دوازدهم ميلادى دوران عزلت آئين بودا است . آنگاه اين آئين از مرزهاى هند گذشت و پا به سيلان ، بيرمانى ، سيام ، كامبوج ، تركستان ، تبت ، چين ، كره ، ژاپن و... گذاشت و در اين كشورها رواج يافت . سرنوشت اوليه اين آئين پس از مرگ بودا (دو قرن بعد) دستخوش حوادث شد و به هيجده شاخه يا فرقه يا رنگ تقسيم شد. از ميان اين هيجده فرقه ، دو فرقه بزرگ ، مشخص گرديد: فرقه ناقل كوچك و فرقه ، ناقل بزرگ پديدار شدند.
ناقل كوچك يعنى طريقه اى كه وسيله نجات فرد مى گردد و ناقل بزرگ وسيله اى است كه مؤ من مى تواند ديگران رابا خود هماهنگ و همراه سازد. اين دو فرقه بعدها ((ماهايانا)) و ((هيتايانا)) نام گرفتند و سپس فرقه سومى كه ((لاما)) نام گرفت ، پديدار شد. فرقه ((ماهايانا)) كه سختگيرى هاى كمترى دارد، امروزه در ((چين ))، ((كره )) و ((ژاپن )) و آسياى جنوبى رواج دارد. مذهب ((هيتايانا)) كه فرقه سنت گراى بودائى است و مبتنى بر تعاليم عصر ((بودا)) است ، در ((سيلان )) و ((بيرمانى )) پيروانى فراوان دارد.
نيروانا در تلقى اين فرقه عبارت است از: ((زوال و نيستى و فناى مطلق )). پيروان اين فرقه معتقدند كه نجات در هيچ است و بر اين باورند كه پارسايان در نيروانا ديگر نمى توانند به مقام بودائى دست يابند و دوباره به اين جهان آيند و در نجات خلق بكشوند. اما فرقه ماهايانا، نيروانا را يك نوع بهشت پرآرامش مى داند. در اعتقاد عوام بودائيان نيروانا بهشت حقيقى تلقى شده است . و نيز مى گويند پارسايان كه در نيروانا منزل كرده اند، مى توانند به مقام بودائى برسند و در راه نجات انسانها بكوشند. بوداى واقعى روزى ظاهر خواهد شد و بشريت از وجود او بهره مند خواهند شد. در اين مذهب يك نوع دوزخ براى متوفى كه اگر مجرم و گناهكار باشد، وجود دارد. اما مذهب ((لاما)) كه در تبت رواج دارد، معجونى از انديشه ها و عقايد و آراء اديان بدوى است .
((لاما)) به معناى برتر و عالى تر است .(283)
فرقه هاى : ((ويب هاشى كا))، ((سوت ران تى كا))، جوكاچارا)) و ((مادهيامى كا)) نيز از شاخه هاى ((هيتايانا)) و ((ماهايانا)) مى باشند. در اين شاخه نوعى ((واقع گرائى )) نهفته است . مثلا در شاخه ((ويب هاشى كا))، واقع گرائى بدون واسطه در كار است . و در ((سوت ران تى كا)) واقع بينى غير مستقيم اشراق گونه اى به چشم مى خورد.
((جوكاچارا)) روش سنتى بودائى در طريق رياضت نفس و جسم را تبليغ مى كند.(284) اين فرقه ها كدام بخشى از تعاليم بودا را حفظ كرده اند و مانند طبيعت هر مذهب ديگر در تفسير و تبيين تعاليم و روش بودا با يكديگر اختلاف دارند. اما دامنه و عمق اين اختلاف به گونه اى نيست كه آنها را در مقابل يكديگر قرار دهد. هر چند كه مذهب يا فرقه سنت گراى هيتايانا بيشترى به خرج مى دهد و سخت گيرى بسيارى دارد.