در محكمه اوزيريس
روح مرده پس از گذشتن از مراحل سخت و خطرناك در پيشگاه اوزيريس حاضر مى شود و به آن داور بزرگ چنين مى گويد:
((اى آنكه گذشت بال زمانه را به شتاب مى آورى !
واى آنكه در تمام نهانگاه هاى زندگى جاى دارى !
و حساب هر كلمه را كه از دهانم برمى آيد مى دانى !
از منى كه فرزند توام شرم دارى ،
و قلب تو لبريز از اندوه و شرمسارى است ،
چه ، گناهانى كه در جهان مرتكب شده ام مايه اندوه است ،
و از روى غرور پيوسته در بدى و نافرمانى بوده ام .
با من از در صلح و صفا در آى با من از در صلح و صفا
در آى و مانعى را كه در ميان ما است از ميان بردار!
فرمان بده كه همه گناهان من زدوده شود،
و فراموش شده در چپ و راست تو بريزد!
آرى ! همه بديهاى مرا محو كن و عارى را كه بر قلب من مستولى است محو كن ! تا من و تو از اين لحظه در صلح و صفا باشيم .))
بنا به مندرجات كتاب ((مردگان ))، اعتراف نامه منفى زير بايد در محكمه اوزيريس ايراد گردد:
من به هيچ انسانى خيانت نكرده ام ، موجب بدبختى آيندگان نشده ام ، در خانه حقيقت رفتار زشت نكرده ام ، با بد آميزش نداشته ام ، بد نكرده ام ، چون رئيس بودم هرگز كسى را بيش از وظيفه مجبور به كار نكرده ام ، چون رئيس بودم هرگز كسى را بيش از وظيفه مجبور به كار نكرده ام ، كار من ترس و فقر و رنج و بدبختى در برنداشته است ، آنچه خدايان را بد آيد نكرده ام ، هرگز موجب نشده ام ارباب با غلام بد رفتارى كند و هرگز كسى را گرسنه نساخته ام ، هرگز كسى را نگريانده ام ، هرگز نكشته ام ، هرگز خائنانه دستور قتل كسى را نداده ام ، به هيچ كس دورغ نگفته ام ، هرگز آذوقه معابد را غارت نكرده ام ، ذات مخصوص خدايان را تحقير نكرده ام ، قالب و نوار موميائى را ندزديده ام ، هرگز زنا نكرده ام ، مرتكب اعمال شرمگين نسبت به روحانيون نواحى مذهبى نشده ام ، آذوقه را كم نداده ام و گران قيمت نگذارده ام ، هرگز وزنه ترازو را فشار نداده ام ، سنگ ترازو را وسيله قاچاق نساخته ام ، هرگز شير را از دهان بچه شيرخوار دور نكرده ام ، چارپايان را در چراگاه قتل و غارت نكرده ام ، پرندگان خدايان را با دام نگرفته ام ، ماهى مرده را صيد نكرده ام ، آب را هنگام طغيان برنگردانده ام ، مسير قنات را عوض نكرده ام ، هيچ گاه وسيله بد معابد نبوده ام ، هداياى خدايان را خيانت نكرده ام ، چارپايان را از زمين خدا نرانده ام ، در ميان خدا مردم سد و مانع ايجاد نكرده ام ، من پاك هستم ، پاك ، پاك ،...
اى قضات ! امروز كه روز حساب است ، اين مرحوم را به خود راه بدهيد كه گرد گناهى نگشته ، دروغ نگفته ، بدى را نداند كه چيست ، در زندگى و معاش جانب حق و انصاف را فرو نمى گذارد، كرده او بر سر زبانهاى مردم و موجب رضايت خدايان است ، او گرسنگان را نان داده و تشنگان را سيرآب نموده ، برهنگان را پوشانده ، در راه خدا قربان كرده و به مردگان غذا رسانيده ، دهانش پاك و هر دو دستش نيز پاك .))(85)