پس از مرگ
اگر چه در دين مصريان قديم عقيده به بقاى پس از مرگ وجود دارد، ولى گاهى تاريك و مبهم به نظر مى آيد.
براى روشن ساختن اين گونه تصورات بايد به ذكر اصول زير پرداخت : انسان زنده در حالى كه يك فرد است ، داراى يك جسم و يك سايه و يك تصوير و يك نام و يك روح (با) و يك جفت يا همزاد به نام (كا) مى باشد كه در زندگى پس از مرگ نقش مهمى را عهده دار است . جسد را نبايد قطعه قطعه و ناقص كرد؛ بلكه لازم است از آن مراقبت و محافظت به عمل آيد. از عصر نئولى تيك مرده را در مقبره امانت مى گذاردند؛ صورت به طرف خانه قرار مى گرفت تا بتواند اولاد و كسان خود را تماشا كند، دست غالبا به سمت دهان و مقدارى دانه هاى گندم در اطراف سر قرار داشت . پس از مرگ جسد را خالى و خشك كرده ، موميائى مى كردند، سپس آن را در بناى مجلل آرامگاه كه خانه ابدى است ، مى گذاردند. اهرام ، مدفن فراعنه امپراطورى قديم بود... چون تصوير معادل حقيقت بود، زندگى مرده را با گذاردنن مجسمه اش در قبر تضمين مى كردند... مرده كافى نيست پس از مرگ زندگى را از سر گيرد، بلكه بايد در آن جهان خوشبخت باشد.
... مصريان روح را جاويدان مى دانستند و آن را به شكل پرنده اى نشان مى دادند... تشييع جنازه با نمايش تاثر آورى انجام مى شد كه نشان پيروزى مرده بر خصم خود شيطان بود... حق زندگى جاويدان براى كسانى وجود دارد كه در محكمه خداى بزرگ مردگان اوزيريس حاضر شوند و بيگناهى خود را ثابت كنند و تبرئه گردند. بنابراين افكار عالى اخلاقى كه داراى ارزش اجتماعى است ، از دين مصريان ناشى مى گردد.(84)