الف: «أللّهُمَّ إنّي أَسْأَلُکَ وأتَوجَّهُ اِلَيْکَ بِنَبِيِّکَ»
«بارالها! از تو درخواست مي كنم وروي مي آورم به تو، به وسيله پيامبرت»
لفظ «نبيك» متعلق است به دو جمله پيش؛ «أسْأَلُكَ» و «أتَوَجَّهُ اِلَيْكَ».
به عبارت روشن تر؛ هم به وسيله پيامبر از خدا تقاضا و درخواست مي كند و هم به وسيله او رو به خدا مي نمايد و مقصودش از «نبي»، خود نبي است، نه دعاي نبي. واين تصور كه مقصود «بدعاء نَبيّك» است، بر خلاف ظاهر و فاقد دليل است و كسي كه لفظ دعا را مقدّر مي كند، علتي جز پيش داوري ندارد؛ زيرا فردي كه چنين لفظي را در تقدير مي گيرد، چون توسل به اشخاص را صحيح نمي داند، قهراً دست و پا مي كند كه لفظ «دعا» را مقدر نمايد، تا مخالف انديشه او نباشد. تا در نتيجه بگويد: مقصود توسل به «دعاي پيامبر» است نه به «ذات» او، و توسل به دعاي افراد اشكال ندارد.