خشونت در زادگاه وهّابیّت

از همه عجیب تر و وحشتناک تر این که وهّابى هاى متعصّب حتّى به هموطنان وهّابى خود نیز رحم نکرده و دامنه خشونت را به آنجا نیز کشاندند و با انفجارهاى متعدّد در ریاض و جدّه و بعضى مناطق دیگر گروهى از شهروندان بى گناه خود را به خاک و خون کشیدند.

تا آن جا که امسال (سال 1425 قمرى) در مراسم حج خطباى نماز جمعه در اجتماع بسیار انبوه نمازگزاران، در نکوهش این گروه و محکوم ساختن خشونت آن ها، بحث هاى زیادى داشتند و شعار «لاَ التَکْفِیر ; وَ لاَ الإرْهَاب ; نه تکفیر کردن دیگران و نه ترور» را سر دادند، و کار به جایى رسید که دولت عربستان مجبور شد همایش مهمّى در برابر «ارهاب» (تروریسم) تشکیل دهد و از کشورهاى مختلف براى تنظیم برنامه هماهنگ، جهت مبارزه با آن دعوت کند.

امّا تروریست ها چه افرادى بودند؟ همان وهّابیان متعصّب که همه را غیر از خود کافر مى دانند و خون آن ها را مباح مى شمرند.

دولت عربستان با این کار مى خواهد هم خود را از هماهنگى با آنان تبرئه کند و هم براى نجات از چنگال آنان راه چاره قاطع و مؤثّرى بیندیشد.

به هر حال این محصول نامطلوب سبب شد که متأسّفانه نام اسلام در اذهان بسیارى از مردم جهان، با خشونت توأم گردد و بهانه و دستاویز بدى به دست مخالفان اسلام دهد تا آنجا که در بسیارى از کشورها، مسلمانان را «جماعتى آدمکش!» معرّفى کنند. البتّه تبلیغات سوء آمریکایى ها و به خصوص صهیونیست ها نیز به این امر بسیار کمک کرد، در حالى که اسلام پیام آور صلح، عدالت و محبّت بوده و هست.

همه مى دانیم در قرآن 114 سوره است که همه آنها جز یک سوره با نام خداوند «رحمان» و «رحیم» که اشاره به رحمت عام و خاص او است، آغاز مى شود و این یک مورد هم مربوط به اعلان جنگ با کسانى است که پیمان صلح با مسلمانان را شکستند.

قرآن با صراحت به پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) مى گوید ما تو را خشن و سنگ دل قرار ندادیم که اگر چنین بود مردم از گرد تو پراکنده مى شدند:(وَلَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ).(1)

در روایات اسلامى مى خوانیم «هَلِ الدِّینُ إِلاَّ الحُبُّ; آیا دین چیزى جز محبّت است»،(2) محبّت به خدا، پیامبر، صالحان، و همه خلق خدا; ولى این آیینى که بر پایه محبّت بنا شده بر اثر اعمال گروه هاى زاییده وهّابیّت، چنان شد که بدترین دستاویز را براى تشویه چهره اسلام به دست مخالفان داد.

* * *
1. آل عمران، آیه 159.
2. میزان الحکمة، حدیث 3097.