نتيجه بحث

بررسى تاريخ مسلمانان در صدر اسلام به روشنى نشان مى دهد كه تبرك با آثار بجا مانده يا منتسب به پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم)يك فرهنگ اسلامى بوده و انگيزه آنان يكى از دو مطلب زير بوده است:

1. تبرك جستن به آثار، به يمن اينكه فيض الهى از اين طريق به آنان برسد، همچنان كه فيض الهى به يعقوب از طريق پيراهن يوسف رسيد.

2. مهر و مودت آنان به پيامبر اكرم سبب مى شد كه آنچه منتسب به او بود گرامى مى داشتند، لذا تمام آثار آن حضرت از زره، شمشير ، كلاه خود، كفش، مو، ناخن و كاسه هاى كه در آن آب نوشيده گرفته، تا كوزه هايى كه از آن سيراب شده چاههايى كه از آن آب نوشيده است با عنايت تمام حفظ مى كردند و به عصا و لباسهاى آن بزرگوار تبرك مى جستند، و پيوسته خاتم انگشتر او در ميان خلفا دست به دست مى گشت.

در پايان از تذكر دو نكته ناگزيريم:

نکته اول: احمد بن حنبل پيشواى حنبليها در ميان اهل سنت از قداست بيشترى برخوردار است، خوشبختانه خود او در مسأله تبرك ديد بسيار وسيعى داشته است، اينك به پاره اى از گفته هاى او مى پردازيم:

1. فرزند او عبداللّه مى گويد: از پدرم پرسيدم شخصى دست بر منبر رسول خدا مى زند و از اين طريق تبرك مى جويد و آن را مى بوسد و يك چنين كارى را با قبر شريف او انجام مى دهد به اميد پاداش،پدر در پاسخ گفت: اشكال ندارد.(1)

احمد بن محمد مقرى مالكى(متوفاى 1041) در كتاب خويش به نام «فتح المتعال» از ولى الدين عراقى نقل مى كند كه او گفت استادم ابوسعيد نقل كرد در يك كتاب قديمى كه بر آن خط ابن ناصر بود چنين آمده بود:

از امام احمد از بوسيدن قبر پيامبر و تبرك پرسيديم، او گفت: مانع ندارد.

ابن ناصر يادآور مى شود كه من اين نسخه را نشان ابن تيميه دادم، او از گفتار احمد در شگفت ماند، من به او گفتم در اين مسأله شگفتى نيست، امام احمد كسى است كه پيراهن شافعى را شست و آبى كه با آن پيراهن را شسته بود نوشيد.(2) هرگاه معرفت او نسبت به علما چنين باشد طبعاً نسبت به بالاتر از آنها بيش از اينها خواهد بود تا چه رسد به آثار پيامبران.(3)

نكته دوم: اخيراً دو كتاب درباره تبرك يكى به خامه عالمى سنى و ديگرى به قلم عالمى شيعى نوشته شده و هر دو نويسنده حق مطلب را ادا كرده اند، كه ما هر دو كتاب را به خوانندگان معرفى مى كنيم:

1. تبرك الصحابة ب آثار رسول اللّه (صلى الله عليه وآله وسلم):نوشته علاّمه محقق مؤرخ خبير، محمد طاهر بن عبد القادر بن محمود المكي است كه در سال 1385هـ. ق در قاهره در چاپخانه مدنى چاپ شده است.

2. التبرك : نگارش محقق خبير آية اللّه على احمدى ميانجى (1344ـ 1421) كه چندى قبل به رحمت حق پيوست،وى در كتاب خود با تتبع اعجاب انگيزى مسأله را از نظر تاريخى وحديثى مورد بررسى قرار داده، و سيره مسلمين را به روشنى ثابت نموده . و براى احدى جاى ترديد باقى نگذاشته است.

در پايان نتيجه مى گيريم، آنچه امروز در كنار قبر خاتم پيامبران (صلى الله عليه وآله وسلم)به چشم مى خورد و گروه و يا شبكه اى تحت عنوان آمران به معروف و ناهيان از منكر، هر نوع اظهار علاقه به حضرتش را شرك و بدعت مى خوانند، گناهى نابخشودنى است كه ريشه اش، كج فكرى در حقايق دينى است و اگر سران اين گروه با تشكيل سمينارى موافقت كنند پرده ابهام از روى حقايق برداشته مى شود و چماقهاى تكفير و تفسيق كنار رفته و مهر و مودّت اسلامى، جاى دشمنى و درگيرى را مى گيرد.

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
1 . اقتصاد الصراط المستقيم، نگارش ابن تيميه:367.
2 . سرگذشت تبرك با آب پيراهن شافعى را ابن كثير در تاريخ خود(10/365) ذيل حوادث سال 241 نقل كرده است.
3 . فتح المتعال:329.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------