پرسش چهارم: آيا پيامبر سخن ما را مى شنود؟
پرسش:
قرآن در مقام بيان وضع مشركان آنان را به ميّت تشبيه مى كند، و هدف آن، اين است كه همان طور كه ميت توانايى شنيدن را ندارد، مشركان نيز چنين اند، چنانكه مى فرمايد:
(إِنَّكَ لا تُسمِعُ المَوتى)(1): «البته تو مردگان را شنوا نمى گردانى» (ما أَنْتَ بِمُسْمِع مَنْ فِي القُبُور)(2): «و تو كسانى را كه در گورهايند نمى توانى شنوا سازى»،
از تشبيه مشرك (در عدم شنوايى) به «ميت» مى توان گفت كه اصل «عدم شنوائى» در ميّت امر مسلّمى است كه مشرك به او تشبيه شده است.
پاسخ:
شكى نيست كه در هر تمثيلى و تشبيهى ، «وَجْهِ شَبَه»ى وجود دارد كه تمثيل و تشبيه مزبور، بر محور آن مى چرخد. مثلاً: زمانى كه مى گوييم زيد مانند شير است، وَجْهِ شَبَه، «شجاعت» است كه هر دو دارا مى باشند.
اكنون ببينيم وجه شبه ميان مشرك و ميت چيست؟
هرگز نمى توان گفت وجه شبه نفى سماع به طور مطلق است. زيرا بر فرض اين هم كه ميّت فاقد سماع باشد،مشرك فاقدِ قوّه شنوايى نيست. چه او صداى پيامبر و ديگران را مى شنود.
طبعاً وجه شبه،چيز ديگرى خواهد بود، و آن: نفى سماع سودمند. يعنى همان طور كه دعوت ميّت به سوى عمل صالح، سودى ندارد زيرا وقت عمل گذشته است، دعوت مشركان نيز به سوى ايمان و عمل صالح عملى بيهوده است، زيرا آنان هيچ گونه آمادگى روحى براى پذيرش اين دعوت را ندارند.
اين حقيقت، با توجه به آيات ورواياتى كه بر حيات برزخى در مؤمنان و كافران گواهى مى دهند، كاملاً روشن مى شود.
در يك كلام، دعوت مشركان به ايمان و عمل صالح، بسان دعوت «مردگان» به انجام كار نيك است، و شخص دعوت كننده از دعوت اين دو گروه (مشركان و مردگان) طرفى نمى بندد: مشرك مى شنود، امّا آمادگى براى عمل را ندارد; ميّت نيز مى شنود، ولى وقت عمل وى پايان پذيرفته و زمان مؤاخذه و مكافاتش رسيده است.
جالب است بدانيم كه شاگرد ابن تيميه، ابن قيم الجوزيه، نيز در كتاب خود «الروح» آيه مورد سؤال را بسان ما تفسير كرده است.(3) و پذيرفتن چنين تفسيرى، حاكى از عدول وى از نظريه استادش ابن تيميه است.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
1 . نمل/80.
2 . فاطر/22.
3 . الروح: 45ـ 46، چاپ دار كتب علميه.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------