عقايد عرفاني

ه اولياييم[1]
وي داراي عقايد عرفاني خاصي بوده و خودش را شايسته مقام ولايت مي دانست.[2] لذا لقب ولي بر خود نهاده بود و آن را مکرر در ديوان اشعارش نيز آورده است چنانکه مي گويد:
نعمت ا...ماست پير و ولي.[3]
از ديگر سوي برخي محققين عقيده دارند که از آن جهت که بعضي از بزرگان صوفيه براي خود سلطنت و حکومت ظاهري و باطني نسبت به پيروانشان قائل بوده اند از اين رو به آخر و اول اسم خود کلمة شاه را اضافه کرده اند همانند شاه نعمت ا...و يا نور عليشاه و امثال آن.[4] همانگونه که خود شاه نعمت ا...تصريح کرده است.
بنده حضرت خداوندم
همانگونه که خود شاه هزار سلطانم.[5]
_________________________________________________
[1] همان، ص 432.
[2] رساله تفسير لااله الاا...جزو رسائل شاه نعمت ا...ولي، تهران، انتشارات خانقاه نعمت ا...ي، 1343، ج 4، ص 88.
[3] ديوان شاه نعمت ا...ولي، به اهتمام محمود علمي، تهران، 1328، ص 549.
[4] بديع الزمان فروزانفر، رساله در تحقيق احوال و زندگاني مولانا جلال الدين بلخي، تهران، 1315، ص 2 - 3.
[5] همان، ديوان شاه نعمت ا...ولي، ص 398.