آغاز پيدايش شيعه و كيفيت آن
آغاز پيدايش ((شيعه )) را كه براى اولين بار به شيعه على عليه السّلام (اولين پيشوا از پيشوايان اهل بيت عليهم السّلام ) معروف شدند، همان زمان حيات پيغمبر اكرم بايد دانست و جريان ظهور و پيشرفت دعوت اسلامى در 23 سال زمان بعثت ، موجبات زيادى در بر داشت كه طبعا پيدايش چنين جمعيتى را در ميان ياران پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ايجاب مى كرد (9) .
الف :
پيغمبراكرم در اولين روزهاى بعثت كه به نص قرآن ماءموريت يافت كه خويشان نزديكترخود را به دين خود دعوت كند (10) صريحا به ايشان فرمود كه هر يك از شما به اجابت دعوت من سبقت گيرد، وزير و جانشين و وصى من است . على عليه السّلام پيش از همه مبادرت نموده اسلام را پذيرفت و پيغمبراكرم ايمان او را پذيرفت و وعده هاى خود را (11) تقبل نمود و عادتا محال است كه رهبر نهضتى در اولين روز نهضت و قيام خود يكى از ياران نهضت را به سمت وزيرى و جانشينى به بيگانگان معرفى كند، ولى به ياران و دوستان سرتاپا فداكار خود نشناساند يا تنها او را با امتياز وزيرى و جانشينى بشناسد و بشناساند ولى در تمام دوره زندگى و دعوت خود، او را از وظايف وزيرى معزول و احترام مقام جانشينى او را ناديده گرفته و هيچگونه فرقى ميان او و ديگران نگذارد.
ب :
پيغمبراكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به موجب چندين روايت مستفيض و متواتر - كه سنى و شيعه روايت كرده اند - تصريح فرموده كه على (12) عليه السّلام در قول و فعل خود از خطا و معصيت مصون است ، هر سخنى كه گويد و هر كارى كه كند با دعوت دينى مطابقت كامل دارد و داناترين (13) مردم است به معارف و شرايع اسلام .
ج :
على عليه السّلام خدمات گرانبهايى انجام داده و فداكاريهاى شگفت انگيزى كرده بود؛ مانند خوابيدن در بستر پيغمبر اكرم در شب هجرت (14) و فتوحاتى كه در جنگهاى بدر و اُحد و خندق و خيبر به دست وى صورت گرفته بود كه اگر پاى وى در يكى از اين وقايع در ميان نبود، اسلام و اسلاميان به دست دشمنان حق ، ريشه كن شده بودند (15) .
د :
جريان ((غدير خم )) كه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در آنجا على عليه السّلام را به ولايت عامه مردم نصب و معرفى كرده و او را مانند خود متولى قرار داده بود (16) .
بديهى است اين چنين امتيازات و فضائل اختصاصى ديگر كه مورد اتفاق همگان بود (17) و علاقه مفرطى (18) كه پيغمبراكرم به على عليه السّلام داشت ، طبعا عده اى از ياران پيغمبر اكرم را كه شيفتگان فضيلت و حقيقت بودند بر اين واميداشت كه على عليه السّلام را دوست داشته به دورش گرد آيند و از وى پيروى كنند؛ چنانكه عده اى را بر حسد و كينه آن حضرت وامى داشت .
گذشته از همه اينها نام ((شيعه على )) و ((شيعه اهل بيت )) در سخنان پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بسيار ديده مى شود (19) .
پاورقی ها: ---------------------------------------------------------------------------------------
-اولين اسمى كه در زمان رسول خدا پيدا شد، ((شيعه )) بود كه سلمان و ابوذر و مقداد و عمار با اين اسم مشهور شدند (حاضر العالم الاسلامى ، ج 1، ص 188)
10-(وَاَنْذِرْ عَشيرَتَكَ اْلاَقْرَبينَ ) (سوره شعرا، آيه 214)
11-در ذيل اين حديث ، على (ع ) مى فرمايد:((من كه از همه كوچكتر بودم عرض كردم : من وزير تو مى شوم ، پيغمبر دستش را به گردن من گذاشته فرمود: اين شخص برادر و وصى و جانشين من مى باشد بايد از او اطاعت نماييد، مردم مى خنديدند و به ابى طالب مى گفتند: تو را امر كرد كه از پسرت اطاعت كنى ))، (تاريخ طبرى ، ج 2 ص 321. تاريخ ابى الفداء، ج 1، ص 116. البداية والنهاية ، ج 3، ص 39. غاية المرام ، ص 320)
12-ام سلمه مى گويد پيغمبر فرمود:((على هميشه با حق و قرآن است و حق و قرآن نيز هميشه با اوست و تا قيامت از هم جدا نخواهند شد.))، (اين حديث با پانزده طريق از عامه و يازده طريق از خاصه نقل شده و ام سلمه و ابن عباس و ابوبكر و عايشه و على (ع ) و ابوسعيد خدرى و ابوليلى و ابوايوب انصارى از راويان آن هستند. غاية المرام بحرانى ، ص 539 و 540)
پيغمبر فرمود:((خدا على را رحمت كند كه هميشه حق با اوست ))، (البداية والنهايه ، ، ج 7، ص 36)
13-پيغمبر فرمود:((حكمت ده قسمت شده ، نه جزء آن بهره على و يك جزء آن در ميان تمام مردم قسمت شده است )) (البداية والنهايه ، ج 7، ص 359)
14-هنگامى كه كفار مكه تصميم گرفتند محمد (ص ) را به قتل رسانند و اطراف خانه اش را محاصره كردند، پيغمبر (ص ) تصميم گرفت به مدينه هجرت كند، به على فرمود:((آيا تو حاضرى شب در بستر من بخوابى تا گمان برند من خوابيده ام و از تعقيب آنان در امان باشم ))، على در آن وضع خطرناك ، اين پيشنهاد را با آغوش باز پذيرفت .
15-تواريخ و جوامع حديث .
16-((حديث غدير)) از احاديث مسلّمه ميان سنى و شيعه مى باشد و متجاوز از صد نفر صحابى با سندها و عبارتهاى مختلف آن را نقل نموده اند و در كتب عامه و خاصه ضبط شده ، براى تفصيل به كتاب غاية المرام ، ص 79 و عبقات ، جلد غدير والغدير مراجعه شود.
17-تاريخ يعقوبى (ط نجف ) ج 2، ص 137 و 140. تاريخ ابى الفداء ج 1، ص 156. صحيح بخارى ، ج 4، ص 107. مروج الذهب ، ج 2، ص 437. ابن ابى الحديد، ج 1، ص 127 و 161.
18-صحيح مسلم ، ج 15، ص 176. صحيح بخارى ، ج 4، ص 207. مروج الذهب ، ج 2، ص 23 و ج 2، ص 437. تاريخ ابى الفداء، ج 1، ص 127 و 181.
19-جابر مى گويد: نزد پيغمبر بوديم كه على از دور نمايان شد، پيغمبر فرمود:((سوگند به كسى كه جانم به دست اوست ! اين شخص و شيعيانش در قيامت رستگار خواهند بود))، ابن عباس مى گويد وقتى آيه :(اِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَعَمِلُواالصّالِحاتِ اُولئكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ ) نازل شد، پيغمبر به على فرمود:((مصدق اين آيه تو و شيعيانت مى باشيد كه در قيامت خشنود خواهيد بود و خدا هم از شما راضى است ))، اين دو حديث و چندين حديث ديگر، در تفسير الدرالمنثور، ج 6، ص 379 و غاية المرام ، ص 326 نقل شده است .