ترمذى مى‏ گويد:
«جميع ما في هذا الكتاب من الحديث فهو معمولٌ به وبِهِ أخذ بعض أهل العلم ما خلا حديثين...»([340]).
اگر بتوان اين را شرط دانست و اگر او به اين شرط وفا كرده باشد، بايد گفت شرط او در آوردن احاديث در اين كتاب، ـ مگر شواهد و متابعات كه در برخى از آنها ضعف است ـ ذكر احاديث صحيح و حسان است.
هرچند كه «ابن الجوزى» در كتاب «الموضوعات» بيست و سه حديث جامع ترمذى را موضوع دانسته، ولى بايد گفت، زياده‏روى او در موضوع دانستن احاديث مشهور است. «مباركفورى» مى‏ گويد:
«ولا شك أنه متساهل في الحكم بالوضع»([341])
مباركفورى همچنين در مقدمه «تحفه‏ الأحوذي» فصلى را با اين عنوان آورده است:
«الفصل السادس: في بيان أنه ليس في جامع الترمذي حديث موضوعٌ»([342])
بايد گفت: همه كسانى كه درباره شروط أئمه ستّه گفت وگو كرده‏ اند، نتوانسته اند سخن شفافى ارائه دهند، از اين رو يا به بيان كليات بسنده كرده ‏اند يا سخنى نگفته‏ اند. «نورالدين عتر» با آن استادى‏ اش، نتوانسته چيز خاصى بگويد.([343])
«مباركفورى» نيز سخنان «مقدسى» و «حازمى» را تكرار كرده است.([344]) تنها چيزى كه «عتر» به خوبى آن را بيان كرده، موازنه شرط ترمذى با شرط شيخين است، كه البته بر آن نيز مى‏توان خرده گرفت، و آن اين كه اساساً اينها شرط نيستند تا بتوان بين آنها موازنه برقرار كرد، وى مى گويد:
«وبمعرفة شروط الأئمة الثلاثة نجد الترمذى: (أ) ـ يشترك في شرطه مع الشيخين، فيخرج في كتابه حديث الطبقة الأولى والثانية وهما شرط البخارى ومن شرط مسلم أيضاً، وحديث الطبقة الثالثة التي يخرج مسلم عن بعض رجالها. (ب) ـ ويفترق كتاب الترمذي عن كتابي البخاري ومسلم، حيث ينزل فيكثر من حديث الطبقة الرابعة فينزل عنهما درجة أخری.»([345])
همانگونه كه گفته شد اساساً اينها شروط شيخين و ترمذى نيستند، هرچند كه از روی تساهل به آنها شرط گفته مى‏ شود.
پاورقي ها: ----------------------------------------------------------------------------------------
 [340]) جامع الترمذي؛ كتاب العلل؛ ص608 تك ‏جلدى، بيت الأفكار الدوليهًْ.
[341]) مقدمه تحفة الأحوذي؛ ص252.
[342]) همان.
[343]) نك: الامام الترمذي؛ ص61.
[344]) مقدمه تحفة الأحوذي؛ ص250.
[345]) الامام الترمذي؛ ص64.