مقدمه استاد انصارى بويراحمدى
بسم الله الرّحمن الرّحيم
قال رسول الله|: «ان الله جعل علياً وزوجته وابناءه حجج الله على خلقه وهم ابواب العلم في امّتي، من اهتدی بهم هدی الى صراط المستقيم».([1])
به درستي كه خداوند علي و همسرش و فرزندانش را حجت و راهنمايان خودش براي خلقش قرار داد و آنان در ميان امت من درهاي دانش هستند، هركس به واسطة آنان هدايت گردد، به سوي صراط مستقيم هدايت گرديده است».
بررسي فضائل و مناقب اهلبيت علیھم السلام در «صحاح سته»([2]) از جهات متعددي سودمند و با ارزش است. اوّل آنكه اثبات و اعترافي است از طرف بزرگان اهلسنت مبني بر اينكه وجود مقدس اهلبیت علیھم السلام با ایمان کامل، اسلامشناسی دقیق و مجاهدتهای با مال و جانشان پرچم اسلام را برافراشته نگاه داشتند و از انحراف و نابودی اسلام عزیز جلوگیری کردند.
دوّم: صاحبان صحاح سته با وجودی که اهتمام و جدّیت داشتند در اینکه، هرچه کمتر از اهلبیت علیھم السلام سخن بگویند، و تا آنجا که ممکن است فضائل و مناقب آنان را کمرنگ جلوه دهند، در عین حال آن مقدار که آمده، کافی است تا ارباب عقل و خرد به عظمت و قداست آنان پی برده و تنها ثقلین را سرلوحة اعمال و رفتار خویش قرار دهند.
سوّم: اثبات تناقضات بزرگان اهل تسنن به ویژه صاحبان صحاح سته در مورد اهلبیت علیھم السلام و همچنین در قضاوت نسبت به دشمنان و مخالفان ائمه علیھم السلام.
به عنوان نمونه در چندین جای صحاح سته از امیرالمؤمنین امام علی علیہ السلام بدگویی شده است. همچنین به صورت متعدد روایات دشمنان امام علی علیہ السلام همچون «عمران بن حِطّان»([3]) را نقل نمودهاند. که تنها بخاری در صحیحش دو روایت از او نقل میکند. امّا در مقابل حتی یک روایت هم از امام صادق علیہ السلام در صحیح بخاری نقل نشده است. این تناقضگوییها در صحاح، آنجا آشکارتر میشود که مثلاً بخاری در صحیح بخاری در جزء هفتم در صفحه 194 باب لبس الحریر و در همان کتاب در باب نقص الصور، ص 215 و در جاهای متعدد دیگری علیه امام علی علیہ السلام روایت نقل میکند، اما در جای دیگر کتاب صحیح خود مینویسد: «همة آنچه که علیه امیرالمؤمنین علیہ السلام نقل شده دروغ است.»([4]) و حال آنکه کتاب خود را نیز صحیح مینامد!!
اين در حالي است كه تنها اهل بيت علیھم السلام كليد حل همة مشكلات در جهان اسلام بودهاند.
سه مشکل اساسی و مهلک پس از رحلت شهادتگونة رسول خدا| گریبانگیر امت اسلام گردید که اگر نبود وجود مقدس اهلبیت علیھم السلام و آسیبزدایی آنان از این مشکلات، فاتحة اسلام برای همیشه خوانده میشد.
مشکل اوّل: برخی نسبت به آیات قرآن کریم و احادیث پیامبر اعظم| اجتهاد در مقابل نص نموده، با عمل به احساسات و تعصبات در مبانی اعتقادی اسلام اصیل، با افراط و تفریط، بیاعتنایی به اصل امامت ولایت و مقدم داشتن مفضول بر افضل، از ولایت خدا و رسول| و جانشینان واقعی آنان دور افتادند. شهر پیامبر را به غیر از درب واقعی و راه اصلی وارد شدند، و در فتنة بزرگ پس از رحلت رسول خدا|، از اسلام ناب فاصله گرفتند و در نتیجه بزرگترین شکاف و بدترین انحراف را در جامعه بزرگ اسلامی بوجود آوردند.
مشکل دوم: بیاعتنایی نسبت به معارف قرآن و تأویل نابجا و تفسیر به رأی آیات قرآن کریم بود. با نادیده گرفتن آیات ولایت در قرآن، وارد نمودن برخی اسرائیلیات و تفسیر و تأویل برخی آیات با انگیزههای گوناگون از هدف و مقصد واقعی اسلام و شریعت دور افتادند. علاوه بر آن قرآن دارای بطون متعدد، ناسخ و منسوخ، سابق و لاحق، محکم و متشابه، ظاهر و باطن، عام و خاص، مطلق و مقید، مجمل و مؤول و... است. لذا استیلا بر حدود و صغور، رمز و رازهای سر به مهر، بطون متعدد باطنی، حقیقت واقعی اعجاز آن و عِلم به ضمیر و کنه قرآن در انحصار فهم نبی| و وصی علیہ السلام و اهلبیت علیھم السلام است.
مشکل سوم: با جعل و تحریف احادیث و سنت پیامبر اسلام| به ویژه با وارد نمودن احادیث ساختگی و دروغین، اعتماد مسلمین را گرفتار شک و تردید و مبتلا به مصيبتي بزرگ نمودند. چنان مصیبت بزرگی که، عالمان علم حدیث و رجالشناسان بزرگ قرنهاست گرفتار شدهاند و مشکلاتش پایانناپذیر است.
با توجه خاص به ابعاد وسیع مشکلات فوق الذکر، بر مسلمانان واجب است که از کسانی پیروی کنند که توانایی تفسیر صحیح و دقیق قرآن کریم و بیان احکامش را داشته باشند و همچنین تمسک و پیروی از کسانی که شناخت کامل از احادیث و سیره و سنت پیامبر| داشته باشند. آنانی که توان حفظ سیره و سنت پاک رسول خدا|، از تمام جعلیات، انحرافات و شبهات را داشته باشند. با عنایت به ادلة عقلی و نقلی فراوان تنها اهلبیت علیھم السلام صلاحیت این فهم و حلّ این مشکلات عدیده را دارند. به یقین منابع متقن روایی و حدیثی فریقین اعم از قدماء، متأخرین و معاصرین مملو از مستندات مستدل و موثقی است که حقانیت و ضرورت تمسک به ثقلین به ویژه اهلبیت علیھم السلام را به اثبات میرساند.
شناخت دقیق و عمیق و همهجانبه از اهلبیت علیھم السلام، منشأ آثار و برکات فراوان و باعث تحوّل شگرف در جهان اسلام است. شناخت و معرفت کامل آنان باید با تحقیقات وسیع و گسترده همراه با براهین مستند، مستدل، دلایل روشن و عقلگرایانه باشد. پژوهش و بررسی جامع الاطراف و مستوفی نسبت به اهلبيت علیھم السلام ولو در منابع به ظاهر معتبر اهلسنت، وظیفهای عظیم و سترگ بر عهده اندیشمندان و علمای دین است. در این راستا کتاب گرانسنگ «فضایل اهلبیت علیھم السلام در صحاح سته» با تلاش بیدریغ و تتبع کامل، اندیشمند توانا، عالم فرزانه، محقق خوش ذوق، حضرت حجهًْ الاسلام والمسلمین حاج شیخ علی زهراب (فاضلی) که خود کارشناس ارشد الاهیات، علوم قرآنی و حدیث هستند، به رشتة تحریر درآمده است. مؤلّف محترم؛ با همّتی بلند و سعة صدر، با سبکی شیوا و روان به تألیف چنین اثر علمی ارزشمندی همت گماشته که دارای ارزش و تأثیرات فراوانی است. کثر الله امثالهم، جزاه الله عن الاسلام اجراً، ادام الله ظله ودامت افاضاته.
والسلام عليكم وعلى جميع اخواننا المؤمنين بولاية عليبن ابيطالب في اقطار العالم ورحمة الله وبركاته.
مسئول مجمع جهانی شيعهشناسی
انصاری بويراحمدی
پاورقی ها: -----------------------------------------------------------------------------------
[1]) علامه حافظ حسكاني، شواهد التنزيل، ج1،ص 58، چاپ بيروت. رحماني همداني، الامام عليّ بن ابي طالب علیہ السلام، ص16. صادق شيرازي، اهل البيت في القرآن، ص 43، چاپ بيروت. محمدهادي ميلاني، قادتنا كيف نعرفهم، ج3، ص34، چاپ بيروت.
[2]) اين شش كتاب عبارتند از:
* اوّل: صحيح بخاري، محمد بن اسماعيل بخاري وفات 256 هـ ، 9جزء در 3 جلد؛
* دوم: صحيح مسلم، مسلم بن حجاج نيشابوري، وفات 261، 5 جلد؛
* سوّم: سنن ابن ماجه، تأليف محمد بن يزيد قزويني، وفات 275 هـ ، 2 جلد؛
* چهارم: سنن ابي داود، ابو داود سليمانبن اشعث سجستاني وفات 275 هـ ، 4 جلد؛
* پنجم: سنن ترمذي، ابو عيسي محمد بن عيسي بن سورهًْ وفات 279، در 5 جلد؛
* ششم: سنن نسايي، ابو عبدالرحمن احمد بن شعيب بن علي نسايي وفات 303 در 8 جلد.
[3]) از سران خوارج و از مداحان و طرفداران عبدالرحمن بن ملجم مرادی که در مدح او در رابطه با قتل امام علی علیہ السلام شعر سروده است.
[4]) صحیح بخاری، ج5، ص24 باب مناقب علیبن ابیطالب علیہ السلام.