اسلام و سرشت انساني دين شناسي
ما معتقديم: ايمان به خدا و توحيد و اصول تعليمات انبياء به صورت اجمالي بطور فطري در درون جان همه انسانها وجود دارد، پيامبران الهي اين بذرهاي پر ثمر را با آب وحي آبياري كرده، و علف هرزه هاي شرك و انحراف را از اطراف آن دور ساخته اند: «فطرة الله التي فطر الناس عليها لا تبديل لخلق الله ذلك الدين القيم و لكن اكثر الناس لا يعلمون، اين (آيين خالص پروردگار) سرشتي است كه خداوند همه انسانها را بر آن آفريده، هيچ دگرگوني در آفرينش الهي نيست (و اين فطرت در همه انسانها ثابت است) اين است آيين استوار، ولي اكثر مردم نمي دانند». [1] .
به همين دليل در طول تاريخ، دين همواره در ميان انسانها وجود داشته و به اعتقاد مورخان بزرگ لاديني يك امر كاملا نادر و استثنايي بوده است و حتي ملتهايي كه ساليان دراز تحت فشار شديدترين تبليغات ضد دين بوده اند، همين كه آزادي خود را به دست آوردند به سوي دينداري بازگشتند، ولي نمي توان انكار كرد كه پايين بودن سطح فرهنگ بسياري از اقوام پيشين سبب مي شد كه عقايد و آداب ديني با خرافات آلوده شود و نقش مهم پيامبران الهي زدودن زنگار اين خرافات از آئينه فطرت انسانها بوده است.
پاورقي ها: ---------------------------------------------------------------------------------------------
[1] سوره روم، آيه 30.