جانشينان شيخ احمد احسايي
با مرگ شيخ احمد (21 ذي القعده 1241 ق) منصب درس وي به سيد كاظم رشتي، از شاگردانش رسيد و حلقه ي پيروانش به او گرويدند. مطابق روايت شيخي سيد كاظم به واسطه ي خوابي از وجود شيخ احمد آگاه مي شود، بالاخره در يزد به محضر شيخ مي رسد. [1] و پس از آن مريد و همراه شيخ و مفسر آراي وي مي شود. عصر سيد كاظم براي شيخيه روزگار «تكامل انديشه ي شيخيه و تشديد منازعات علما با مكتب» او بود [2] .
جنبش اعتراضي كه شيخ احمد احسايي بنيان گذارده بود، توسط شاگردش سيد كاظم رشتي توسعه يافت و پيروان شيخ، وجوه تمايز خود را با انديشه ي روحانيون شيعي قوام بخشيدند. حاج محمد كريم خان كرماني جانشين سيد كاظم رشتي، درباره ي وي مي گويد: «سيد سند شارح علم شيخ و حلال مشكلات كتب ايشان و بيان كننده ي مقامات ايشان بودند و جميع علم شيخ از ايشان بروز كرد و لا غير» [3] .
سيد كاظم مدت هفده سال به عنوان «شيعي كامل» يا «ركن رابع»، مرجع شيخيان عراق و ايران بود. او در اين مدت به ايران نيامد. منابع شيخي آثار سيد كاظم را حدود 172 عنوان دانسته اند [4] كه سيد علاوه بر عقايد و نظريات فلسفي و عرفاني شيخ، خود نيز چيزهايي بر آن افزود و عقايد شيخ را شرح و بسطي تمام داد. از گفته هاي تازه ي او يكي اين بود كه مي گفت: «ظهور امام غايب نزديك است و احتياجي به تعيين جانشين نيست». [5] .
با مرگ سيد كاظم رشتي به سال 1259 ق دوران تازه اي از حيات مكتب شيخي آغاز شد. اين دوره را بايد روزگار مناقشات و نزاع هاي مدعيان جانشيني سيد كاظم و مكتب شيخي دانست. در حقيقت سيد كاظم رشتي مسئله ي بابيت و ظهور امام را به نحوي به طلاب و شاگردان خود آموزش داده بود كه تمامي آنان در انتظار ظهور قريب الوقوع امام غايب به سر مي بردند و از اين لحاظ خود را از زمره ي ياران حقيقي وي به شمار مي آوردند و براي دستيابي به مقام بابيت و نيابت، و در جستجوي شيعه ي كامل و تعيين «ركن رابع» به عبادات سخت مشغول بودند.
مكتب شيخيه در نخستين گام هاي خود، با انشعابات گسترده اي روبه رو شد. مورخان مدعيان جانشيني سيد كاظم را 38 نفر اعلام كرده اند كه پس از مرگ وي هر كدام سر سلسله ي فرقه اي از مكتب شيخيه شدند. [6] مهم ترين آنها، حاج كريم خان كرماني در كرمان، ميرزا شفيع ثقة الاسلام و ملا محمد ممقاني در آذربايجان، ميرزا حسن گوهر و ميرزا محيط (شيخيه عتبات) و سيد علي محمد شيرازي در شيراز بودند، [7] كه خود را جانشين سيد كاظم رشتي خوانده و پيرواني گرد خود جمع كردند. پيروان سه گروه اول همچنان به شيخيه معروف ماندند، اما پيروان سيد علي محمد شيرازي فرقه ي جديدي را پديد آوردند و به «بابيه» معروف شدند. از آنجا كه پرداختن به تمام انشعابات شيخيه نه در حوصله ي اين بحث مي گنجد و نه ضرورت چنداني دارد، در ادامه به معرفي مهم ترين مدعي جانشيني سيد كاظم رشتي، كه ابتداي امر، تحت پوشش شعارها و مباني فكري مكتب شيخي دعوت خود را آشكار كرد، اما بعدها مؤسس فرقه ي جديدي شد، مي پردازيم.
پاورقي ها: -------------------------------------------------------------------
[1] هانري كوربن، پيشين، ص 44.
[2] محمد علي اكبري، پيشين، ص 248.
[3] حاج محمد كريم خان كرماني، رساله ي هداية الطالبين، كرمان، چاپخانه ي سعادت، 1380، ص 72.
[4] محمد علي اكبري، پيشين، ص 249.
[5] يوسف فضايي، پيشين، ص 29.
[6] محمد باقر نجفي، بهائيان، تهران، طهوري، 1357، ص 40.
[7] يرواند آبراهاميان، ايران بين دو انقلاب، ترجمه احمد گل محمدي (ديگران)، تهران، نشر ني، 1377، ص 22.