بدعت، در روايات شيعه
در كتب شيعه نيز روايات متعددي در مذمت بدعت و وجوب مبارزه با آن وارد شده كه به برخي از آن ها اشاره مي شود:
1. بدعت، زمينه ساز نابودي سنّت:
حضرت علي عليه السلام فرمود:
ما أحدثت بدعة إلاّ ترك بها سنّة(1)؛ با هر بدعتي كه پديد مي آيد، سنّتي از بين مي رود.
2. بدعت گذار، گرفتار لعن خدا وملائكه و مردم:
امام باقر عليه السلام از پيامبر گرامي صلي الله عليه و آله نقل كرده اند كه فرمود:
من أحدث حدثا، أو آوي محدثا، فعليه لعنة اللّه، والملائكة، والناس أجمعين، لايقبل منه عدل ولا صرف يوم القيامة...(2)؛ هركس بدعت گذارد و يا بدعت گذار را مأوي دهد (امكانات خود را در اختيار او قرار دهد)، به لعنت خدا و ملائكه و تمامي مردم گرفتار خواهد شد و هيچ عملي از او پذيرفته نمي شود ... .
3. حرمت هم نشيني با بدعت گذاران:
امام صادق عليه السلام فرمودند:
لا تصحبوا أهل البدع ولا تجالسوهم فتصيروا عند الناس كواحد منهم ، قال رسول اللّه (صلي الله عليه وآله وسلم): المرء علي دين خليله وقرينه(3)؛ با بدعت گذاران نشست و برخاست نكنيد كه نزد مردم شما هم يكي از آنان محسوب مي شويد چرا كه انسان، هم كيشِ دوست و رفيق خود خواهد بود.
4. وجوب بيزاري از اهل بدعت:
امام صادق عليه السلام از پيامبر گرامي صلي الله عليه و آله نقل كرده كه فرمود:
إذا رأيتم أهل الريب والبدع من بعدي فأظهروا البراءة منهم، وأكثروا من سبهم والقول فيهم والوقيعة...(4)؛ اگر بعد از من شكّاكان و بدعت گذاران را ديديد، از آنان بيزاري بجوييد و آنان را سبّ نماييد و سخناني بي پروا بزنيد (تا موقعيت آنان در جامعه به مخاطره افتاده و سخنانشان بي ارزش گردد
5. نابودي دين با تشويق و احترام بدعت گذار:
امام صادق عليه السلام فرمود:
من تبسّم في وجه مبتدع فقد أعان علي هدم دينه(5)؛ هر كس به صورت بدعت گذار خنده كند و او را تشويق نمايد در حقيقت به نابودي دين كمك كرده است.
امام صادق عليه السلام فرمودند:
من مشي إلي صاحب بدعة فوقّره فقد مشي في هدم الإسلام(6)؛ هر كس با بدعت گذار ارتباط داشته باشد و او را گرامي بدارد، در حقيقت، قدمي در نابودي دين برداشته است.
6. ضرورت مبارزه با پديده بدعت:
كليني از طريق محمد بن جمهور از پيامبر گرامي صلي الله عليه و آله نقل كرده كه فرمودند:
إذا ظهرت البدع في أمتي فليظهر العالم علمه ، فمن لم يفعل فعليه لعنة اللّه(7)؛ هنگامي كه بدعت در ميان امّت ظهور كرد بر عالمان لازم است كه عالمانه با آن مبارزه نمايند.
پاورقي ها: --------------------------------------------------------------------------
(1) نهج البلاغه خطبه 145، مستدرك وسائل، ج 12، ص 324 و بحار، ج 2، ص 264.
(2) وسائل الشيعه، ج 29، ص 28؛ بحار الأنوار، ج 27، ص 65؛ سنن أبي داود، ج 2، ص 375، طبع دارالفكر للطباعة، بيروت، با تحقيق سعيد محمد اللحام و سنن نسائي، ج8، ص 20، طبع دارالفكر للطباعة، بيروت.
(3) كافي ، ج 2، ج 375، ح 3، باب مجالسة أهل المعاصي .
(4) كافي، ج 2، ص 375، 4، باب مجالسة أهل المعاصي.
(5) بحار الأنوار، ج 47، ص 217؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج 3، ص 375 و مستدرك الوسائل، ج 12، ص 322.
(6) محاسن برقي، ج1، ص 208؛ ثواب الأعمال صدوق، ص 258؛ من لايحضره الفقيه، ج3، ص 572 وبحار الأنوار، ج 2، ص 304.
(7) كافي، ج 1، ص 54، ح 2، باب البدع