دست يازي شيخ به شيوه ي تأويل

از آن وقت كه شيخ احسائي از سوي مخالفانش تكفير شد، و از جهت اظهارات تازه اش كه ظاهر آنها مخالف عقايد شيعيان مي نمود، او كوشيد كه به وسيله ي تأويل بعضي آيات قرآن و اخبار امامان، اظهارات و عقايد تازه ي خود را، با آنها سازش دهد، او به همان شيوه اي متوسل شد، كه پيش از او صوفيان و اسماعيليان به آن دست يازيده بودند.
اين مدعا از كتابهاي شيخيان به دست مي آيد، چنانكه شيخ محمدخان كرماني نويسد:
«... هر چيزي ظاهري دارد و باطني، و تأويل «پل صراط» كه در ظاهر معني آن جسر جسماني است، ولي در باطن ولايت است؛ در تأويل شريعت و ميزان و قيامت و ساير آنچه فرموده اند، همه همينطور است - يعني غير از معاني ظاهري، داراي معاني باطني هستند.» [1] .
اين سخنان، درباره ي تأويل و اينكه همه ي مسائل و موضوعات شريعت، غير از معاني ظاهري، معاني باطني دارند، همان سخناني هستند كه باطنينان - يعني اسماعيليان در كتابهاي خود مانند: وجه دين درباره ي تأويل و لزوم آن، گفته اند.
از اين رو، ما گفتيم: شيخ احمد احسائي و جانشينانش در توجيه عقايدشان، به شيوه ي تأويل دست يازيدند. از اين موضوع مي توان نتيجه گرفت، كه اصول عقايد شيخيه، پيوستگي نزديكي به اصول عقايد صوفيه و اسماعيليه دارد.
پاورقي:---------------------------------------------------------
[1] نگاه كنيد به: هداية المسترشدين، صفحه 251.