لوح عبدالبهاء درباره ي پادشاه انگلستان
«اللهم ان سرادق العدل قد ضربت اطنابها علي هذه الارض
المقدسه في مشارقها و مغاربها و نشكرك و نحمدك علي حول هذه السلطة العادلة و الدولة القاهره الباذلة القوة في راحة الرعية و سلامية البرية اللهم أيد الامپراطور الاعظم جورج الخامس انگلترا بتوفيقاتك الرحمانية و أدم ظلها الظليل علي هذه الاقليم الجليل بعونك و صونك و حمايتك انك أنت المقتدر المتعالي العزيز الكريم.»
يعني: خداوندا! به راستي سراپرده ي داد و عدل بر خاور و باختر اين زمين پاك برپا شد. سپاس مي گويم تو را به رسيدن اين فرمانرواي دادگر و فرمانداري چيره كه نيروي خود را در آسايش زير دستان و تن آسايي مردمان به كار مي برد. خدايا! امپراطور بزرگ، ژرژ پنجم، پادشاه بزرگ انگلستان را با توفيقات خود ياري كن و سايه ي گسترده او را بر اين كشور بزرگ به ياري و نگهباني و پشتيباني خود پايدار فرما. تويي توانا و بلند و گرامي و بخشنده.
اين لوح عباس افندي در هنگامي نوشته شده است كه دولت انگليس لشكري را به فرماندهي «ژنرال آلامبي» به خاك عثماني مي فرستد و او خاك عثماني را درنورديده و آن جا را اشغال مي نمايد. عباس در نامه اي كه به تهران با نام سيد نصرالله باقراف در 16 اكتبر 1918 م. مي نويسد، مي گويد:
«طهران، جناب آقاي سيد نصرالله باقراف - عليه بهاء الله - ملاحظه نمايند: اي ثابت بر پيمان! مدتي بود كه مخابره به كلي منقطع و قلوب متأثر و مضطرب، تا اين كه در اين ايام، الحمدلله، به فضل الهي ابرهاي تيره متلاشي و نور راحت و آسايش اين اقليم را روشن
نمود و سلطه ي أجابره (منظور دولت اسلامي عثماني است) زايل و حكومت عادله حاصل (يعني حكومت ژنرال آلامبي) جميع خلق از محنت كبري و مشقت عظمي نجات يافتند.»
در هر صورت پس از ورود انگلستان به عثماني، او از طرف دولت انگلستان لقب «نايت هودرر Sir«را در سال 1920 م. دريافت كرد و به سر عباس افندي عبدالبهاء ملقب گشت.