ادعاي خدايي باب

ادعاهاي باب عاقبت به آن جايي انجاميد كه در «بيان» فارسي، باب اول، واحد اول از خود به عنوان خدايي ياد كرد و اين گونه نوشت كه:
«كل شي ء به اين شي ء واحد (خودش) برمي گردد و كل شي ء به اين شي ء واحد خلق مي شود و اين شي ء واحد در قيامت بعد نيست
مگر من يظهره الله الذي ينطق في كل شي ء انني انا الله الا انا رب كل شي ء، و ان مادوني خلقي، ان يا خلقي اياي فاعبدون».
يعني: من خدا هستم و جز من خدايي نيست و من پروردگار همه ي پديده ها مي باشم و غير من هر چه هست آفريده من است. اي مخلوق من مرا پرستش كنيد».
و در جايي ديگر در كتاب «الواح»، لوح دوم مي نويسد:
«اللهم انك انت الهان الالهين لتؤتين الالوهية من تشاء و لتنزعن الالوهية عمن تشاء... اللهم انك انت ربان السماوات و الارض و ما بينهما لتؤتين الربوبية من تشاء و لتنزعن الربوبية عمن تشاء».
يعني: پروردگارا تو خداي بزرگ خداياني و البته عطا مي كني الوهيت را به هر كسي كه مي خواهي و مي گيري الوهيت را از هر كه اراده كني و خداوندا تو پروردگار بزرگ آسمان ها و زميني. البته مي بخشي ربوبيت را به هر شخصي كه خواستي و منع مي كني آن را از هر كه خواستي.
و نيز در رساله ي للثمرة خطاب به ميرزا يحيي (صبح ازل) مي گويد:
«يا اسم الازل فاشهد علي انه لا اله الا انا العزيز المحبوب»؛
يعني: اي اسم ازل (ميرزا يحيي به ابجد 38 و ازل هم 38 است) گواهي بده بر من كه نيست خدا جز من كه مقتدر و محبوب هستم.