اقلیت های مسلمان
جمعه مسلمین در آغاز به لحاظ کمی در اقلیت بودند اما با رهبری پیامبر اسلام (ص) و عقیده و ایمان استوار و اعتماد به نفسی که داشتند در مقابل قدرتهای عصر ، ایستادگی نموده و به انتشار این آئین جاودانی پرداختند و پس از مدتی به صورت اکثریتی قابل توجه در امدند و فذهنگ و تمئنی غنی را بنیان نهادند . قرآن در سوره انفال آیه 26 به این وضوع اشاره ای جالب دارد :
واذکروا اذ انتم قلیل مستضعفون فی الارض تخافون ان یتخطفکم الناس فاویکم و ایدکم بنصره و رزقکم من الطیبات لعلکم تشکرون .
و به یاد آرید زمانی را که گروهی بودید اندک و در سرزمین خود ناتوان مانده بودید می ترسیدید تا مردم دیگر شما را از میان بردارند پس خداوند شما را پناه داد و با یاری خود قوت بخشید و از روزیهای پاک بهره مند ساخت باشد که شکرگزاری کنید.
این ایه صرفا هشداری به مسلمانان صدر اسلام نیست بلکه بهترین تذکر و مایه امید برای مسلمینی است که بصورتی اقلیتی ، در بین جوامع غیر مسلمان سکونت دارند .
اقلیت های مسلمان که دین مبین اسلام را پذیرفته و با فرهنگ اسلامی در کشورهای دگیر سکونت دارند و با سنن متمایز و رفتار مشخص و فرهنگ خاص ، خود را از افراد غیر مسلمان تفکیک نموده اند و می توانند با تشکیل برادرانه ، پیروی از رهبران دینی ، حفظ هویت اسلامی و پایداری به اصول و ضوابط آئین اسلام و اجتناب از فرقه گرایی و پرهیز از برناه هایی که با شئونات اسلامی ناسازگار است ، قدرتی معنوی را بوجود آورند که تحریکات سیاسی و فشارهای اجتماعی و غلبه فرهنگ اکثریت نتواند هیچ لطمه ای بدانها وارد نماید .
البته برخلاف آنکه برخی کشورها ، زندگی مسالمت آمیز را با[75]اقلیت های مسلمان رعایت می کنند در پاره ای از واحدهای سیاسی مسلمین تحت شرایط و زیر فشارهای غیر قابل تحمل زیدگی می کنند تبلیغات مسیحی و فعالیت های تبشیری همراه با وعده و وعیدهای زیاد و کمک های مالی مشکلی است که اقلیت ها را تهدید می کند و در مواقعی ممکن است به استحاله آنها در جوامع اکثریت منجر گردد .
در بعضی نقاط جهان ، سردمداران کشورها شدیدترین تعارض ها و خشونت ها را بر علیه مسلمین روا داشته و به کشتار ، شکنجه ، اخراج و مصادره اموال آنها پرداخته اند . برخورد دولت فیلیپین ، تایلند ، برمه ( میانمار ) اتیوپی و ... با اقلیت های مسلمان نمونه بارزی از این رفتار خشن است بطور کلی مشکلات اقلیت ها را که یک سوم سکنه جهان را تشکیل می دهند می توان در موارد زیر خلاصه نمود :
1 - ارائه آمار غیر واقع در مورد آنها از سوی کشورها ، فرهنگ نامه هایی چون فرهنگنامه سالانه بریتانیکا و نیویورک تایمز در مورد آنها آمار مغرضانه ای منتشر نموده اند .
2 - چون مسلمانان اغلب زبان عربی دارند در کشورهای غیر مسلمان از آموزش زبان مذکور کمتر بهره دارند و از منابع فرهنگ اسلامی جدا هستند .
3 - تعلیم و تربیت کودکان مسلمان در نظام آموزشی - تربیتی کشور غیر مسلمان .
4 - مسخ فرهنگی و ذوب شدن در فرهنگ کشور میزبان بویژه در کشورهایی که فرهنگ آنها با فرهنگ اسلام در ستیز است .
5 - وجود مفاسد اجتماعی و تحقیر ارزشهای اجتماعی مسلمین و عدم وجود قید و بندهای اخلاقی و تبلیغات مبتنی بر رشد فرهنگ ضد اسلامی و نفی ارزشهای معنوی که جوانان مسلمان را از اندیشه ها و رفتارهای اسلامی جدا می کند .
6 - مشکلات مالی و اقتصادی و تنگناهایی که بر اثر حرکات تبعیض گونه دولت ها نسبت به مسلمین اعمال می گردد .
7 - وجود نتاقض برای فرزندان مسلمان زیرا در خانه ، تحت روش تربیتی والدین هستند ولی واقعیت های اجتماعی برخلاف ارزشهای اسلامی است ، هم[76]شاگردان غیر مسلمان نیز این تناقض را تشدید می نمایند .
8 - جدایی با کشورهای مسلمان و نظر افکندن بر آن کشورها از دید بوقهای تبلیغاتی استکبار و کشورهای غیر مسلمان . به عنوان مثال برخی اقلیت های مسلمان در مورد ایران بدلیل تبلیغات منفی ابرقدرتها تصور نادرستی دارند .
9 - عدم احترام به اندیشه ها و آراء مسلمین و بی توجهی به حقوق سیاسی اجتماعی مسلمین و محرومیت از امکانات رفاهی - خدماتی و فرهنگی .
10 - عدم دخالت مسلمین در امور سیاسی - نظامی کشور میزبان در حالی که اقلیتی قابل توجه را تشکیل می دهند . در اتیوپی ، تانزانیا و موزامبیک با آنکه مسلمین در اکثریتند ولی بر شئون مملکتی تاثیری ناچیز دارند .
11 - در برخی کشورهای افریقائی منل کنگو ، ساحل عاج ، لیبریا ، توگو ، غنا ، جنوب آفریقا ، زئیر و آنگولا خشکسالی ها - جنگ های قبیله ای و نبردهای مرزی آنچنان مسلمانان را در فقر مالی قرار داده که آنها را آماده پذیرش کمکهای مالی می کند که زیر پوشش سیاسی و تبلیغات استکباری به آنه داده می شود .
12 - عدم به رسمیت شناختن آنها که خود مشکلات اجتماعی سیاسی عدیده ای را به بار می آورد . درمورد آمار اقلیت های مسلمان نمی توان نظر قاطعی ارائه نمود زیرا بسیاری از کشورها به دلیل مسائل فرقه ای که در داخل خود دارند از ارائه دقیق آمار پیروان ادیان اجتناب می ورزند و شاید هم این بهانه ای است برای مقاصد سیاسی آنها ، درممالک غربی و امریکا و دیگر کشورهای توسعه یافته از انجام سرشماری دقیق در مورد مسلمین خود داری می کنند ، در کشورهایی که ابراز عقدیده برای مسلمین خطر ایجاد می کند برخی از مسلمانان اعتقادات مذهبی خود رامخفی نگاه می دارند .
طبق آمار سال 1982 میلادی 39270700 نفر مسلمان در49 کشور غیر مسلمان سکونت داشته اند که 6/11% کل مسلمین را تشکیل می داده اند . در یک نمونه آماری دیگر که مربوط به سال 1981 میلادی است تعداد مسلمین در[77]63 کشور که بین 1% تا 49% مسلمان داشته اند به 285207113 نفر بالغ می گردیده است . در سال 1985 م آمار اقلیت های مسلمان به 371 میلیون نفر رسیده که نسبت به آمار سال 1982 ، کاهش زیادی را نشان می دهد . شاید هم این تفاوت های فاحش ناشی از این باشد که برخی از کشورها را که مسلمانان آنها در حد 50% بوده جزو کشورهای مسلمان به حساب آورده اند تا آنجا که در پاره ای منابع 57 کشور مسلمان معرفی شده است ولی گروه تحقیقاتی مجله تایم تعداد کشورهای اسلامی را 37 کشور ذکر نموده است .
آمار سال 1986م تعداد مسلمین ساکن در 68 کشور غیر اسلامی 299283880 نفر ذکر می نماید .