قطب های جمعیتی کشورهای اسلامی
قطب های جمعیتی کشورهای اسلامی عبارتند از :
1 - آسیای جنوبی با 3 کشور 204190000 نفر .
2 - آسیای جنوب شرقی با 3 کشور 186720000 نفر .
3 - خاورمیانه و آسیای جنوب غربی با 15 کشور 139940000 نفر .
4 - افریقای غربی با 8 کشور 134420000 نفر .
5 - افریقای شمالی با 5 کشور 106700000 نفر .
6 - ناحیه صحرای بزرگ آفریقا با 6 کشور 48600000 نفر .
7 - افریقای شرقی و ناحیه شاخ افریقا با 28840000 نفر .
8 - ناحیه بالکان با دو کشور حدود 8000000 نفر .
قاره آسیا در بین خشکی های بزرگ جهان 65% سکنه مسلمان را بخود اختصاص داده است . 25% مسلمین در کشورهای عربی و 10% در افریقا زندگی می کنند . اندونزی بنگلادش و پاکستان به تنهائی بیش از 40% سکنه جهان اسلام را تشکیل می دهند .
پر جمعیت ترین کشور اسلامی اندونزی است که در حال حاضر 187 میلیون نفر سکنه دارد . کم جمعیت ترین کشور مسلمان ، مالدیو می باشد که تعداد سکنه آن به 180000 نفر می رسد . میانگین تراکم نسبی کشورهای اسلامی حدود 103 نفر در کیلومتر مربع است که بیشترین آن با 774 نفر در کیلومتر مربع مربوط به بنگلادش و کمترین آن به جمهوری عربی صحرای باختری اختصاص داد .
در مورد تعداد کشورهای مستقل اسلامی نظرات و عقاید متفاوتی مطرح می باشد ، در کتابی تحت عنوان " Gazetter|World|Muslim " که در سال 1964 میلادی انتشار یافته 36 کشور اسلامی که متجاوز از 50% مسلمان داشته به عنوان کشورهای مستقل اسلامی معرفی شده اند .[70]
« دکتر ابوالفضل عزتی » طی مقاله ای تحت عنوان : « شناخت اجمالی جهان اسلام » 40 کشور را معرفی می کند که متجاوز از 50% مسلمان دارد . دکتر محمد حسن گنجی ، کشورهایی را مسلمان می داند که بیش از 75% مسلمان داشته باشد و با این تعریف 34 کشور اسلامی از مجموع کشورهای جهان تحت عنوان سرزمین های اسلامی مورد مطالعه قرار می گیرند .
برخی ، از کشورهایی را اسلامی می دانند که عضور : « سازمان کنفرانس اسلامی » هستند . علی کتانی در کتاب « اقلیت های مسلمان در جهان امروز » و دکتر غلامحسین خورشیدی در کتاب « بازار مشترک اسلامی » چنین نظری دارند ، در این تقسیم بندی اوگاندا و گابن که کمتر از 50% مسلمان دارند ، عضو این سازمان بوده اما اتیوپی که بالاتر از 50% مسلمان دارد به عضویت آن در نیامده است در آماری که به سال 1986 میلادی انتشار یافته ، 52 کشور اسلامی معرفی شده که بیش از 50% مسلمان داشته اند .
متوسط نرخ رشد سالانه جمعیت کشورهای اسلامی ، 3% می باشد که بالاترین آن مربوط به قطر با 9% است و کمترین آن به افغانستان با 9/1% اختصاص دارد . متوسط عمر در کشورهای اسلامی 48 سال است که کمترین آن با 38 سال مربوط به کشور چاد واقع در صحرای افریقا می باشد . میزان امید به زندگی در این کشورها 7/57 سال و میانگین سنی 4/23 سال است .
متوسط زاد و ولد برای سرزمین های اسلامی 6/39 در هزار و میزان مرگ و میر 6/16 در هزار گزارش شده ، اما میزان مرگ و میر کودکان 95 نفر در هزار می باشد .
به لحاظ گروههای سنی در خصوص کشورهای اسلامی آمارهای زیر ، قابل ذکر است :[71]
25/42% سکنه این کشورها بین ( 0 ) تا (14) سال عمر دارند . درصد سالخوردگان و افراد 60 ساله به بالا 25/5% است ، 5/52% بقیه در گروه سنی (15) تا ( 59 ) سال قرار می گیرند .
میانگین بعد خانوار در کشورهای اسلامی 35/5 نفر می باشد .
به رغم تاکید مکرر اسلام در خصوص تعلیم و تعلم به دلیل نقشه های استعماری و رکود فرهنگی ، آمارها از میزان بیسوادی بالا در کشورهای اسلامی حکایت می کند . بر اساس آمار سال 1980 میلادی در کل این کشورها صرفا 37% از نعمت سواد برخوردار بوده اند . در غالب این کشورها ، نظام آموزشی ساختاری استعماری دارد و لذا تربیت یافتگان مراکز آموزشی آن مناسب با فرهنگ غربی تربیت شده و نسبت به فرهنگ خود حالت بیگانگی دارند . در این سیستم ، کمتر در جهات مهارتهای فنی و تخصصی تلاش می شود و غالب افراد تحصیل کرده در مراکز خدماتی جذب می شوند . در ضمن در غالب این کشورها تحصیلات عالی به نخبگان و مرفهین اختصاص دارد . ایران و چند کشور انگشت شمار دیگر در این مورد استثنا هستند .
نابسامانیهای آموزش و پرورش در این ممالک آن قدر زیاد هست که 30% از افراد لازم التعلیم از رفتن به مدرسه محرومند و نرخ تکرار پایه تحصیلی برای کشورهای اسلامی بین 15 تا 30% است .
در کل کشورهای اسلامی برای هر 900 نفر در یک تخت بیمارستانی وجود دارد . کشورهای نفت خیز بخصوص در سرزمین خاورمیانه به برکت اقتصاد متکی به نفت وضع بهتری دارند . چنانچه در کشور قطر به ازای هر 96 نفر یک تخت بیمارستان وجود دارد ولی در افغانستان برای هر 6500 نفر یک تخت بیمارستانی در نظر گرفته شده است .
در کشورهای اسلامی برای هر 14500 نفر یک پزشک وجود دارد ، این رقم برای کشورهای مسلمان قاره آسیا 9000 و برای کشورهای مسلمان افریقا[72]20000 نفر گزارش شده است . فاجعه در مورد اتیوپی است که به ازای هر 73000 نفر یک پزشک دارند .
سوء تغذیه و فقر مواد غذایی ، گرسنگی کمی و کیفی بیماریهای عفونی و انگلی . امراض قارچی ، فشارهای ناشی از کار زیاد ، تلفات ناشی از جنگ ها و درگیری های ناحیه ای ، داخلی و قبیله ای از یک سو و عدم توسعه صنایع دارویی و پزشکی ، کمبود دارو ، و عقب افتادگی مسائل بهداشتی و ضعف مصون سازی همگانی از سوی دیگر ، از عواملی است که مرگ و میر افراد را در اکثر این کشورها فراهم نموده است .