آزادي مشروط در پرسيدن!
در كتاب اقدس جناب ميرزا، يك لطف بزرگ در حق انسانها به عمل مي آورد و آن اينكه تحريم شريعت باب در موضوع «پرسش كردن» را مرتفع نموده و بطور مشروط آن را آزاد مي نمايد!
اين عبارت اقدس است:
چون در آئين باب و كتاب بيان، پرسش كردن و سوال نمودن براي شما حرام شده بود خدا تصميم گرفت اين حكم را از شما بردارد تا بتوانيد سوال نمائيد!
البته اين اجازه مشروط است به اينكه از چيزهائي بپرسيد كه به آن احتياج داريد نه آن چيزهائي كه مردان قبل از شما به آن سخن مي گفتند...!
پرسش هاي شما بايد از چيزهائي باشد كه به نفع شما باشد در موضوع امر الله (بهائيت) و اقتدار آن. خدا اينگونه باب فضل و بخشش خود را بر همه كساني كه در آسمانها و زمين ها هستند گشوده است!!
حرم عليكم السوال في البيان عفاالله عن ذلك لتسئلوا ما تحتاج به انفسكم لا ما تكلم به رجال قبلكم... اسئلو ما ينفعكم في امر الله و سلطانه قد فتح باب الفضل علي من في السموات و الارضين!
اگر تاريخ نگارش دو كتاب بيان و اقدس را در نظر بگيريم كه به يك قول حدود بيست و پنج سال فاصله دارند در اين مدت طبق شريعت بيان كليه بابيان و معتقدان به اين كتاب از پرسش نمودن منع شده و اين عمل براي آنها حرام شده بود. يعني حتي خود ميرزا كه معتقد به باب بود نمي بايست سوالي بنمايد. به قول خود او اساس شريعت باب بر سوزاندن و خراب كردن اماكن و بقاع و كشتن افراد غير بابي كه مصدق بابيت نيستند مي بود... اما جناب ميرزا كه خود بابي بود شريعت جديد آورد و اين نقص بابيت را مرتفع نموده بخاطر لطفي كه بر مردم داشت سوال كردن را بطور مشروط - نه مانند روش مردان قبل(؟) - آزاد نمود تا بروند و شاكر باشند اما سوالي در مورد اقتدار بهائيت كنند كه به آنها سود رساند!
با اين مقدمه پرسش هاي مطرح در مورد اين حكم را مطرح مي نمائيم:
1- هزاران سال بود كه سوال كردن در اديان آسماني آزاد بود چه شد كه در مرام بابيت سوال نمودن حرام شد؟!
2- بابيان از جمله خود ميرزا در مدت بابي بودن سوال و پرسش مي كردند يا طبق بيان در تحريم بودند و سوال نمي كردند؟!
3- چه شد كه خدا در اين فاصله كم نامهربان بود و اجازه سوال نمي داد بعد نظرش عوض شد و اجازه داد؟!
4- اين «رجال قبل» چه كساني بودند كه سوال كردنشان باطل بوده و نبايد به طريقه آنها سوال نمود؟!
5- اگر سوال كردن ممنوع يا مشروط باشد چگونه بايد پژوهش و تحقيق نمود؟!
6- آئيني كه پرسش كردن را ممنوع مي سازد آيا مردم را به تبعيت كوركورانه دعوت نمي نمايد؟!
7- خدائي كه مردم را به پرسيدن در دين خاتم دعوت مي نمود و منت هم نمي گذاشت (فاسئلوا اهل الذكر ان كنتم لا تعلمون: از دانايان بپرسيد اگر نمي دانيد) چه شد كه دين بيست ساله فرستاد و سوال را حرام كرد بعد دين ديگري فرستاد كه با آزاد كردن مشروط پرسيدن، بر مردم منت گذاشت و گفت اين يك فضل است كه بر شما روا داشتيم!
8- منظور از اهل آسمانها چه كساني هستند كه حالا مجاز شده اند و مي توانند سوال مشروط بنمايند!
9- از كجا تشخيص داده مي شود كه اين سوال به نفع ما در مورد اقتدار امر الله است تا مجاز باشيم آن را بپرسيم؟!