شاهكار ارث در بهائيت!
از شاهكارهاي اقدس در احكام تشريعي جديد به مناسبت قرن بيست و يكم و تناسب با هزاره جديد، بحث ارث مي باشد.
اين آئين با منسوخ دانستن اسلام، به روش باب عمل كرده و ارث بران را به هفت طبقه تقسيم كرده و با روش ابجدي، براي هر طبقه سهمي تعيين نموده است. شاهكار اين تقسيم و سهم بندي در اين شاخص هاست:
سهم برادر بزرگتر از برادران ديگر و خواهران بيشتر است.
سهم برادران متوفي از خواهران بيشتر است.
سهم پدر متوفي از سهم مادر بيشتر است.
سهم همسر از سهم ذريه كمتر است.
معلم متوفي اگر بهائي نباشد از سهم محروم است.
در افراد بدون فرزند، سهم فرزندان به بيت العدل داده مي شود.
هر يك از طبقات وراث كه نباشند سهمشان به بيت العدل داده مي شود.
(بعبارت ديگر بيت العدل هم به نوعي از متوفي ارث مي برد)
اما تقسيم اوليه ارث را ميرزا در اقدس اين چنين مقرر مي دارد:
فرزندان: 540 سهم از 2520 سهم
همسران: 480 سهم از 2520 سهم
پدران: 420 سهم از 2520 سهم
مادران: 360 سهم از 2520 سهم
برادران: 300 سهم از 2520 سهم
خواهران: 240 سهم از 2520 سهم
معلمان: 180 سهم از 2520 سهم
متن اقدس به اين قرار است: (دقت كنيد نحوه بيان را به رمز و رموز عربي و ابجد!)
قد قسمنا المواريث علي عددالزاء منها قدر لذرياتكم من كتاب الطاء علي عددالمقت!
مواريث را به عدد 7 تقسيم كرديم. براي فرزندانتان از مضرب 9 (درعدد 60) ميشود 540
و للازواج من كتاب الحاء علي عدد التاء و الفاء! (براي همسران از مضرب 8 مي شود480)
و للآباء من كتاب الزاءعلي عدد التاء و الكاف! (براي پدران از مضرب 7 ميشود 420)
و للامهات من كتاب الواو علي عدد الرفيع! (براي مادران از مضرب 6 مي شود 360)
و للاخوان من كتاب الهاء عددالشين! (براي برادران از مضرب 5 مي شود 300)
و للاخوات من كتاب الدال عددالراء و الميم! (براي خواهران از مضرب 4 مي شود 240)
وللمعلمين من كتاب الجيم عددالقاف و الفاء! (براي معلمان از مضرب3 ميشود 180)
كذلك حكم مبشري الذي يذكرني في الليالي و الاسحار!
بعد يك اتفاق جالبي مي افتد: ميرزا گريه و زاري و ضجه فرزندان را در صلب پدران و مادران مي شنود كه از سهم كم خود ناراضي هستند. دل او به رحم مي آيد و تصميم مي گيرد كه سهم آنها را زيادتر كند تا به گريه و زاري خاتمه دهند!
اين مي شود كه سهم فرزندان را دو برابر مي كند و 540 سهم را مي كند 1080 سهم!
بعد مي بيند سهم بقيه به هم مي خورد و آنچه قبلا تشريع كرده و گفته (قد قسمناالمواريث...يعني ما اينگونه مواريث را تقسيم نموديم...) بايد عوض شود
تصميم مي گيرد كه عدد اضافه شده به سهم فرزندان را سر شكن كند روي بقيه و از هر كدام از هفت طبقه ياد شده يكي نود سهم كم نمايد تا نسبت 2520 سهم عوض نشود!
لذا تشريع قبلي در چند سطر قبل به عدد هاي زير تغيير مي يابد:
سهم فرزندان: 1080سهم
سهم همسران: 390 سهم
سهم پدران: 330 سهم
سهم مادران: 270 سهم
سهم برادران: 210 سهم
سهم خواهران: 150 سهم
سهم معلمين: 90 سهم
بعد هم مي گويد در نبود فرزندان و هريك از طبقات، سهام بايد به بيت العدل داده شود
(كه تفصيل آن بسيار جالب است...)
ضمنا خانه مسكوني و البسه مخصوصه متوفي هم مال پسر بزرگ است و پسران بعدي و خواهران سهمي در خانه مسكوني و البسه مخصوصه ندارند!
حال كه با اين شاهكار قرن حاضر در هزاره سوم (با ادعاهاي وحدت انسان ها و تساوي رجال و نساء و...) آشنا شديد پرسش هاي خود را مطرح نمائيد كه:
چرا بين فرزندان در سهم بردن از خانه مسكوني تبعيض قائل شده ايد؟!
چرا بين زن و مرد و خواهر و برادر و معلم بهائي از غير بهائي و... تفاوت و تبعيض روا داشته ايد؟!
چرا از اول ضجيج و ناله فرزندان را نشنيديد كه تشريعتان را عوض نكنيد؟!
چرا شما كه خدائيد در اديان قبلي ناله فرزندان و غير فرزندان را نشنيديد و ترتيب اثر نداديد؟!
چرا تشكيلات بيت العدل در اسرائيل در ارث هر كسي وجود دارد (جزو ورثه هر بهائي است) و اين پول ها را بيت العدل براي چه مي خواهد و چه مي كند و به چه كسي حساب پس مي دهد (از ماليات هم كه در اسرائيل معاف است)؟!
چرا و چرا...؟!
اضافه مي كنم:
اين محاسبات توسط چه كسي انجام مي شود؟! لابد نماينده بيت العدل!
زيرا بايد حضور داشته باشد تا ببيند از اين 7 طبقه كداميك هستند و كداميك نيستند تا سهم غائبان را براي بيت العدل مصادره كند!
يعني اين تشكيلات در همه جا زمام بهائيان را با نظم حزبي از حيات تا ممات در دست دارد و هيچ كس هم حق تخلف ندارد: نظام سجلي اش در دست آنهاست، جريمه فسادش را بايد به آنها بپردازد با هر گونه مخالفت با آنها، به مجازات طرد محكوم مي شود و نوزده درصد سود كسب و كار را هم بايد به آنها بدهد و در ارث هم آنها شريكند و به ازاي هر عضو غائب در 7 گروه ورثه، سهمشان را مصادره مي كند... لابد سهم معلمان راهم آنها برمي دارند زيرا در طول دوره كودكي تا جواني آنها معلمين بهائي را براي افراد مي گمارند! معلمين هم اگر بخواهند ارث ببرند بايد حرف آنها را گوش دهند تا محكوم به طرد نشوند كه از ارث محروم گردند...!!