دفن اموات در بلور!!

از ديگر شگفتي هاي كتاب مقدس اقدس كه آن را با ساير نحله ها متفاوت مي نمايد عنايت ويژه اين كتاب به آرايش و ظاهر زيبا و فاخر و شكوهمند براي مردگان است. بهائي متوفي را بايد با پنج لباس از گرانقيمت ترين پارچه ها يعني حرير و ابريشم بپوشانند و انگشتري هاي مخصوص با متن هاي ويژه در دستش نهند و آنگاه در تابوتي ساخته شده از بلور قرار دهند و سپس متوفاي با اين وسائل گرانقيمت را در جائي نزديك - كه از يكساعت فاصله بيشتر نشود - دفن نمايند!
اين دستور خداوند (بهاءالله) است اما اگر كسي فقير بود و توانائي نداشت مي تواند بجاي پنج لباس حرير و ابريشم، به يك نوع (حرير يا ابريشم) قناعت كند و به جاي تابوت بلور هم تابوتي از سنگ هاي گرانبها يا چوب هاي فاخر و لطيف تهيه نموده و مرده خود را اينگونه تدارك نمايد... چنين است حكم خداي عليم خبير...!!
اين تشريفات حتما به نفع مرده بهائي و براي تكريم متوفاي بهائي است كه خيلي شيك پوش و آبرومند در پنج لباس از حرير خالص و ابريشم در محفظه اي بلورين بسيار جالب تر از اشياء نفيس در موزه ها زير خروارها خاك قرار گيرد و بر ساير مردگان كه با لباس ساده اي از متقال به ديدار آخرت شتافته اند فخر فروشي نمايد چون خدا اينگونه خواسته است...!
(معلوم هم نيست كه اين خدا چرا اينقدر تبعيض كار و ناعادل است كه در موقع ارسال اديان سابق مثل اسلام اصلا به فكر تكريم و آرايش مرده ها نبوده و دستور فرموده مردگان را در لباس ساده اي از متقال و بدون تابوت و ساده دفن كنند اما موقع نزول بهائيت يكباره نظرش عوض شده عزت مرده آن هم از نوع مادي و ظاهري را در نظر گرفته و خواسته است اين همه شييء گرانبها را صاحبان مرده براي مرده تدارك كنند و حرير پوش يا ابريشم پوش و بلورين جايگاه او را در زير خاك نهند!)
عبارت كتاب اقدس اين است:
قد حكم الله دفن الاموات في البلور و الاحجار المتنعه اوالاخشاب الصلبه اللطيفه و وضع الخواتيم المنقوشه في اصابعهم انه لهوالمقتدرالحكيم...
و ان تكفنوه في خمسه اثواب من الحرير اوالقطن من لم يستطع يكتفي بواحده منهما كذلك قضي الامر من لدن عليم خبير...
حرم عليكم نقل الميت ازيد من مسافه ساعه من المدينه ادفنوه بالروح و الريحان في مكان قريب!
يعني خداوند حكم نموده كه مردگان را در بلور و سنگ هاي ارزشمند يا چوب هاي محكم و لطيف و انگشترهائي كه عبارات بر آنها منقوش است و در انگشت آنها باشد، دفن نمائيد كه خدا توانا و داناست... و اينكه آنها را در پنج لباس از حرير يا ابريشم كفن كنيد و كسي كه استطاعت نداشت به يكي از آنها اكتفا نمايد اين گونه از جانب داناي آگاه فرمان صادر شده است... بر شما حرام است كه مرده را بيشتر از مسافت يك ساعت منتقل كنيد بلكه او را با روح و ريحان در مكاني نزديك دفن نمائيد!
بهائي مي پرسد:
1- جسد جناب باب (نقطه اولي) چگونه از تبريز به حيفا در اسرائيل منتقل شد. آيا مسافت تبريز تا حيفا در آن موقع از يكساعت كمتر بود يا همگي منتقل كنندگان مطابق صريح كتاب اقدس، امر حرامي را مرتكب شدند؟!
2- دفن اموات در بلور و حرير چه تكريم و بزرگداشتي براي مرده است؟!
مگر لباس و منزل گرانقيمت در دوره حيات موجب بزرگي محسوب مي شده كه در موقع مرگ موجب بزرگي و تكريم مرده بشود؟!
3- اينهمه پول را صاحبان مرده از كجا بياورند و به چه حكمتي خرج اين تشريفات نمايند؟
وقتي يك ظرف بلور كوچك و يك تكه حرير يا ابريشم خالص هزاران تومان ارزش دارد يك تابوت به آن بزرگي از بلور كه ارزشش از ميليونها تومان بيشتر مي شود و نيز پنج لباس سراسر حرير و ابريشم را با مرده زير خاك دفن كردن چه حكمتي دارد؟!
4- تركيب پنج لباس ابريشم و پنج لباس حرير چگونه بايد باشد (از هركدام چند تا) و در مورد ناتوانان كه قرار است به يكي از آنها (ابريشم يا حرير) اكتفا كنند منظور چيست؟ يعني هر پنج لباس را از يكنوع انتخاب كنند؟ (يكتفي بواحده منهما)؟!
5- اگر اهالي دو كشور چين و هند (نزديك سه ميليارد نفر) بخواهند بهائي شوند براي مرده آنها چه حجم بلور و حرير خالص لازم است (اقلا پانزده ميليارد متر مربع حرير و پانزده ميليارد متر مربع ابريشم و پانزده ميليارد متر مربع بلور براي مردگان آنها الزامي است! اين حجم توليد و تجارت و اشتغال زائي همه دولتمردان را اسير خود مي كند يعني اسير مردگان)؟!
6- وقتي مردگان در لباس حرير كفن شده انداز پشت بلور چه چيز پيداست(؟!) بويژه بلوري كه زير خروارها خاك پنهان است؟! حكمت بلور را تعيين فرمائيد!