خطا كار را بسوزانيد!!

آئيني كه مدعي است من پيام آور محبت هستم و با عداوت ميانه اي ندارم و حتي گرگان خونخوار را مي گويد ملجا و پناه شويد و محبت كنيد و مشك ختن به مشامشان برسانيد و همه احكام قصاص را مي گويد منسوخ داشتيم و دستور به محبت و رافت داديم يكباره و در يك چرخش سيصد و شصت درجه اي، خشن ترين حكم را درباره خطا كاران صادر مي نمايد: سوزاندن!!
تعجب نكنيد در بهائيت حكم كسي كه خانه اي را آتش بزند، سوزاندن است!
يعني خود سوزاننده را بياورند و نفت روي او بريزند و آتشش بزنند يا كنارش آتش افروزند و او را زنده زنده در آتش افكنند!!
تصور اين صحنه قرون وسطائي را بنمائيد كه مردم بهائي همه در استاديوم جمع شده اند و مشغول تماشا هستند كه ناگاه خطا كار را مي آورند و مامور اجراي حكم مي گويد:
جناب ولي امر (البته فعلا كه بهائيت ولي امر ندارد، لابد مي گويد جناب رئيس بيت العدل) اجازه مي فرمائيد حكم را اجرا كنيم؟!
و او سري به نشانه موافقت تكان مي دهد و در اين هنگام جلاد وظيفه خود را آغاز مي كند...
چند ليتر نفت را كه از قبل آماده شده روي تمام قسمت هاي بدن خطاكار مي ريزد و سپس كبريت (يا فندك) را از جيب در مي آورد و منتظر فرمان رئيس بيت العدل (كه لابد يكي از همان نه نفر مستقر در اسرائيل است) مي ماند. در اين لحظه تاريخي، رئيس انگشت اشاره را به نشانه كشتن رو به پائين مي برد و مامور اجرا فندك را به بدن خطاكار نزديك مي كند و با گفتن يك «الله ابهي» طرف را آتش مي زند...
جمعيت حاضر در استاديوم كه همه بهائي هستند يكباره از شوق اجراي حكم حضرت خداي زنداني (يعني ميرزا حسينعلي بهاءالله) از جا بر مي خيزند و يكصدا فرياد «الله ابهي» سر مي دهند و براي جلاد ابراز احساسات مي كنند... اما خطا كار مشغول سوختن است و هر چه بيشتر آن خطاكار سوخته مي شود جمعيت بيشتر شادي مي كنند و گويند الحمدلله كه حكم دين محبت اجرا گرديد...!
اين عين عبارت كتاب اقدس است:
«ومن احرق بيتا متعمدا فاحرقوه»
اگر كسي عمدا خانه اي را آتش زد بايد او را بسوزانيد!!
البته جناب خداي زنداني يك تخفيف هم داده و گفته اگر كمي دينتان ضعيف بود و نخواستيد حكم الهي مرا اجرا كنيد حداقل او را تا آخر عمر در زندان اندازيد و غذا و لباس و پوشاك هم به او بدهيد تا در اين مسافرخانه مجاني روزگار بگذراند و به ريش كساني كه خانه شان را آتش زده بخندد. اگر چنين كاري را كرديد «لا باس عليكم» يعني گناه نكرده ايد ولي حكم اصلي همان سوزاندن است: «و ان تحكموا لهما حبسا ابديا لا باس عليكم!»
باس بر شما نيست يعني از اين تغيير حكم (حبس ابد بجاي سوزاندن) گناه نكرده ايد ولي بدانيد فرمان درست همان است كه گفتم:
سوزاندن و سوزاندن!
كاش بهائيت فراگير شود و در جهان حاكميت يابد تا شاهد ساخت اين استاديوم هائي كه بمنظور اجراي حكم سوزاندن كتاب اقدس ساخته مي شود باشيم!!