حدیث شماره 38

38- عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنِ الْحَسَنِ الْقُمِّيِّ عَنْ إِدْرِيسَ بـْنِ عـَبـْدِ اللَّهِ عـَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ تَفْسِيرِ هَذِهِ الْآيَةِ ما سَلَكَكُمْ فِى سـَقـَرَ. قـالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ قَالَ عَنَى بِهَا لَمْ نَكُ مِنْ أَتْبَاعِ الْأَئِمَّةِ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ تـَبـَارَكَ وَ تـَعـَالَى فِيهِمْ وَ السّابِقُونَ السّابِقُونَ. أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ أَ مَا تَرَى النَّاسَ يـُسَمُّونَ الَّذِى يَلِى السَّابِقَ فِى الْحَلْبَةِ مُصَلِّى فَذَلِكَ الَّذِى عَنَى حَيْثُ قَالَ لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ لَمْ نَكُ مِنْ أَتْبَاعِ السَّابِقِينَ
اصول كافى جلد 2 صفحه 287 روايت 38

ترجمه روايت شريفه :
ادريـس بـن عـبداللّه گويد: از امام صادق عليه السلام تفسير اين آيه را پرسيدم : (((چه چـيـز شـمـا را بـدوزخ كـشـانـيد؟ گويند: ما نماز گزار نبوديم 42 سوره 74 ـ))) فرمود: مـقـصـود ايـن اسـت كه : پيروى نكرديم از امامانى كه خداى تبارك و تعالى درباره ايشان فـرمـوده اسـت . (((و پـيشوايان پيشرو، آنهايند مقربان 11 سوره 56 ـ))) مگر نمى بينى كـه مردم اسبى را كه در مسابقه پشت سر سابق است مصلى نامند؟ همين معنى مقصود است در آنجا كه فرمايد (((ما از مصلين نبوديم ))) يعنى پيرو پيشروان نبوديم .

شـرح:
از جـمـله مـسـابـقاتى كه با شرط بندى در شرع اسلام تعيين مى كنند، سپس اسبان هـمـگـى در يـك آن از ابـتـداء ميدان شروع بدويدن مى كنند، و هر اسبى كه زودتر به آخر مـيدان رسد، مجلى نام دارد و وجه شرط و گروگان متعلق بصاحب او است ، گاهى ممكن است بـراى اسـبـهـاى دوم و سـوم و پـائيـن تـر هـم وجـه كـمـتـرى تـعـيـيـن كـنـنـد، ولى در هـر حـال آن اسـبـان را در عـربـى نـام مخصوصى است بترتيبى كه فراهانى در كتاب نصاب الصبيان خود گفته است :
ده اسـبـنـد در تـاخـتـن هـر يـكـى را بـتـرتـيـب نـامـيـسـت آسـان نـه مشكل
مـجـلى مـصـلى مـسـلى و تـالى چـه مـرتـاح و عـاطـف خـطـى و مـؤ مل
لطـيـم وسـكـيـت ارب حـاجـت عـرق خـوى فـؤ اد اسـت قـلب و جـنـان و حـشـا دل
چـنـانـچـه از ايـن شعر پيداست اسب اول نامش مجلى و اسب دهم نامش ‍ سكيت است و بقيه شعر سـوم راجـع بـمـعـنـى لغات ديگر است ، ولى در نامگذارى و وجه تسميه بعضى از اسبان اخـتـلافـاتـى در كـتـب فـقـه و لغـت ذكـر شـده اسـت ، چـنـانـچـه اسـب اول را سـابـق هـم مـى گـويـنـد. امـام صـادق عـليـه السـلام هـم در ايـن روايـت اسـب اول را سـابـق و اسـب دوم را مـصـلى بـيـان نـمـوده و مـعـنى مقصود را طبق اين اصطلاح بيان فـرمـوده اسـت ، زيـرا سـابـقـون در سـوره واقعه بائمه عليهم السلام تفسير شده است و مـصـلى هـم طـبـق اصـطـلاح ايـن مـسـابـقـه ، بـه مـعـنـى پـيـرو و دنبال و دومين است ، پس ‍ معنى آيه اين است كه ، بهشتيان از دوزخيان پرسند براى چه به دوزخ در آمـديـد؟ جـواب گـويـنـد: بـراى ايـنـكـه از امـامـان خـود پـيـروى نـكـرديـم ، و اين تـاءويـل بـسـيـار مناسب است با معنى لغوى و اصطلاحى لفظ مصلى و هم با تفسيرى كه مـفـسرين در معنى آيه گفته اند، زيرا نمازگزاردن با پيروى از ائمه به وجود مى آيد و كامل مى شود.