حدیث شماره 1
1- مُحَمّدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللّهِ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ عَلِيّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ زَيْدٍ عَنْ دُرُسْتَ بْنِ أَبِي مَنْصُورٍ عَمّنْ حَدّثَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ ع قَالَ سِتّةُ أَشْيَاءَ لَيْسَ لِلْعِبَادِ فِيهَا صُنْعٌ الْمَعْرِفَةُ وَ الْجَهْلُ وَ الرّضَا وَ الْغَضَبُ وَ النّوْمُ وَ الْيَقَظَةُ
اصول كافى جلد 1 صفحه: 230 رواية: 1
ترجمه :
امام صادق عليه السلام فرمود: شش چيز است كه بندگان را در آن كارى نيست: معرفت و نادانى، خشنودى و خشم، خواب و بيدارى.
شرح :
مضمون اين خبر بر عنوان باب انطباق ندارد و در بعضى از نسخ كافى فقط كمله (((باب))) است و شايد صواب همان باشد، زيرا اين روايت جز در موضوع معرفت يا عنوان باب سابق هم انطباق ندارد، و حاصل روايت اين است كه اين سه موضوع متقابل در وجود انسان بدست خود او نيست بلكه در دست خداست: 1 معرفت و نادانى كه مربوط بروح و عقل انسانست.2 خشنودى و خشم كه باحساسات و صفات اخلاقى او تعلق دارد. 3 خواب و بيدارى كه به جسم و تنش عارض مى شود. مرحوم فيض گويد: (((ذكر عدد شش در اين روايت براى حصر نيست زيرا چيزهاى ديگرى هم كه در اختيار انسان نيست و بدست خداست مى باشد مانند مرض و صحت و گريه و خنده و غيره و داخل كردن آنها را در آنچه در حديث ذكر شده خالى از تكلف نيست، ولى اگر چنانچه ما گفتيم و آن را از ترجمه و شرح :چاپ اسلاميه اخذ كرديم، آن شش چيز كه از اصول كيفيات و حالا تند بعنوان مثال براى سه جنبه روح و احساس و تن انسان ذكر باشد، داخل بودن تمام حالات و عوارض در آن بىتلف است. و اختصاص آنها بتذكر براى اين است كه انسان گمان مى كند اين چهرها در اختيار اوست و گويا منظور حديث اين است كه در وجود خود انسان كه از همه چيز باو نزديكتر است حالات و عوارضى وجود دارد كه در تصرف و اختيار او نيست و تحت اراده و اختيار مدبر و خالق اوست، بشر بايد در اين گونه امور بينديشد و بصانع حكيم و قادر خود پى ببرد. ولى فكر كردن از او و الهام معرفت از خداست.