ديدگاه آية اللّه مرعشى نجفى (ره ) در باره آيه تطهير
مرحوم آية اللّه العظمى آقاى نجفى مرعشى قدّس سرّه در حاشيه كتاب ((احقاق الحق )) در تتمّه مى فرمايد: بدانكه آيه تطهير صريح الدلاله است بر عصمت اهل بيت عليهم السّلام ، به اين بيان كه آيه مباركه بالصراحه دلالت دارد بر تعلق اراده خداوند متعال به تطهير اهل بيت عليهم السّلام و ثابت است تحقق آن از جهت آنكه تخلف اراده خداوند از مرادش محال است ؛ زيرا اراده در اين آيه ، اراده تكوينيه هست نه تشريعيه ؛ چون اراده تشريعيه فقط تعلق به فعل مكلّف مى گيرد وروى همين لحاظ مساوى با امر است ، و لكن در آيه تطهير اراده متعلق به فعل خداوند است ؛ چون مى فرمايد: (... إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ ...). علاوه بر اينكه اراده تشريعيه خداوند بر طهارت اختصاص به اهل بيت عليهم السّلام ندارد بلكه شامل جميع مكلّفين مى شود.
تا آنجا كه مى فرمايد: اگر گفته شود احتمال مى رود مراد از تطهير در آيه مباركه ، آمرزش ذنب اهل بيت باشد نه پاك بودن آنان از رجس و مآثم . جواب مى دهيم كه مغفرت و بخشش ، موجب تطهير ناپاكيها نمى شود بلكه سبب رفع عقوبت از گناهكار مى شود؛ زيرا بخشش معصيت موجب انقلاب نفس از آنچه كه هست ، نخواهد شد، همچنانكه بخشيده شدن ظالم از سوى مظلوم ، زشتى عمل او را از بين نمى برد . علاوه بر اين ، اطلاق آيه دلالت دارد كه اهل بيت ، در تمام ازمنه و امكنه و در تمام حالات مطهرند. در حالى كه گناهكار موقع صدور گناه مطهر نيست ؛ زيرا كه مغفرت گناه در حين ارتكاب معصيت ، امكان ندارد، والاّ ديگر گناه ناميده نخواهد شد .
تا آنجا كه مى فرمايد: پس آيه كريمه دلالت دارد بر عصمت اهل بيت عليهم السّلام از جميع انواع رجس ، آن هم با تأ كيدات متعدده كه عبارتند از :
- آوردن لفظ ((انّما)) كه دال بر حصر است در اول آيه .
- داخل كردن ((لام )) در خبر ((ليذهب )) .
- اختصاص كلام به خطاب ((عنكم )) .
- تكرار كردن مؤ دّى و نتيجه كه يك بار مى فرمايد: (... إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ ...) باز بار دوم مى فرمايد: (و يُطَهّرَكُم ) و پشت سر آن مفعول مطلق ((تطهيراً)) را مى آورد و آن را نكره هم مى آورد تا دلالت كند بر اهتمام و تعظيم .
- آنچه را كه بايد مؤ خّر باشد، مقدم ذكر مى كند و آنچه را كه بايد مقدم باشد، مؤ خّر ذكر مى كند، مثل تقديم كلمه ((عنكم )) بر ((رجس ))(58) .
در دستور زبان عربى آمده است كه : تقديم ما حقّه التاءخير، يفيد الحصر و الاختصاص ؛ مقدم كردن چيزى كه بايد مؤ خّر باشد، مفيد حصر واختصاص است ؛ چنانكه در سوره حمد مى خوانيم (ايّاك نعبد) و با اين تقديم مى خواهيم بگوييم كه فقط تو را عبادت مى كنيم و بس . يا مى خوانيم (ايّاك نستعين )؛ فقط از تو كمك مى خواهيم و بس .