چرا ازدواج موقت یک ضرورت اجتماعى است؟
این یک قانون کلى و عمومى است که: «اگر به غرایز طبیعى انسان به صورت صحیحى پاسخ گفته نشود براى اشباع آنها، به سوى راههاى انحرافى کشیده خواهد شد».
به همین دلیل مى توان اصلاح و فساد اجتماعات را در این دو جمله خلاصه کرد: اصلاح اجتماع یعنى رهبرى و اشباع صحیح غرایز و تأمین نیازمندى هاى روحى و جسمى از طریق درست، و فساد اجتماع یعنى عدم رهبرى و عدم اشباع صحیح آنها!
این موضوع نیز قابل انکار نیست که غرایز طبیعى را نمى توان از بین برد (و نباید هم از بین برد)(1) تنها مى توان جریان آنها را تغییر داد.
بنابراین راه صحیح براى مبارزه با مفاسد اجتماعى این است که غرایز انسان و نیازمندى هاى روحى و جسمى او را درست بشناسیم و آنها را به طور معقول اشباع نماییم.
بدیهى است هر گونه اشتباه و گمراهى در این قسمت سرانجام منجر به یک فساد و بحران اجتماعى خواهد گردید.
بد نیست براى روشن شدن این واقعیت، یک مثال بزنیم:
انسان پس از یک رشته فعالیت مداوم و یکنواخت و کار خسته کننده نیازمند تفریح و سرگرمى و تنوع است.
تفریح و تنوع، حکم روغنکارى اعصاب خسته، و گردگیرى روح هاى پژمرده را دارد، و بدون آن، روح، نشاط خود را از دست مى دهد و یک حال عصبانیّت و ستیزه جویى و عصیان جانشین آن مى گردد.
بنابراین، مسأله سرگرمى و تفریح صورت یک ضرورت اجتماعى را پیدا مى کند که نسبت مستقیم با مقدار فعالیتهاى زندگى دارد.
حال اگر این سرگرمى و تفریح از طریق سالم و مشروع تأمین نگردد و به این نیازمندى طبیعى از طریق صحیح پاسخ نگوییم افراد به سوى سرگرمى هاى غلط و گمراه کننده جذب خواهند شد و منظور خود را از آن راهها تأمین خواهند نمود.
* * *
1 . زیرا چنین اقدامى عاقلانه نیست و این کار یک نوع مبارزه با قانون آفرینش است.