نور محسوس و معقول

اگر این ستارگان با چشمک هاى دلفریبشان رهروان راه را رهبرى نمى کردند، چه بسیار گمشدگانى سرگردان بیابان ها بودند. اگر تاریکى جهل بر بشر سایه ابدى مى افکند، چه بسا کاروان ها در وادى حیرت به دیار نیستى مى شتافتند، ولى نور آسمان و زمین آیینش این است که رهروان را رهبرى کند، رهروان بیابان ها را به نور ستارگان و رهروان کوى وصالش را به نور هدایت، نورى که پرده ظلمت ها را مى درد: (وَعَلَّمَ ءَادَمَ الاَْسْمَاءَ کُلَّهَا...) .(1)
شب بود ودرویش ریاضعلى با آمادگى کامل جاى دیشب نشست. ادیب زاده به وعده مقرّر آمد، خاطره شیرین شب گذشته تجدید شد.
درویش: امشب باز عنایات رحمانى با ما همراه شد تا از رشحات این محفل انس بهره گیریم. در گفتوگوهاى دیشب این قسمت باقى ماند که اسما و علومى که خداوند به آدم آموخت چه بود؟ امشب وقت آن است که به شرح آن بپردازیم... .
* * *
(1). ترجمه: «و پس علم اسماء را همگى به آدم آموخت». سوره بقره، آیه 31 .