مهدى موعود و تشكيل حكومت جهانى او

شيعه اثنى عشريه بر اين باور است كه دوازدهمين امام كه فرزند حضرت امام حسن عسكرى است ، به عنوان (مهدى ) عليه السلام كه پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله ) و ائمه عليهم السلام وعده ظهور او را داده اند، سرانجام در يك زمان و شرائط مناسب ظهور خواهد كرد و جهان را پر از عدل و داد خواهد نمود. او در هنگام ظهور، عمر شريفش ‍ حدود بين 30 تا 40 سال به نظر مى رسد و محل ظهورش ، مكه معظمه ، در بين ركن و مقام خواهد بود و در وقت ظهورش مردم با او بيعت خواهند كرد.
از نشانه هاى ظهور مهدى موعود عليه السلام ، نزول حضرت عيسى از آسمان به زمين و آمدن و خروج شخصى گمراه به نام (دجال ) در روايات ذكر شده است . و عيسى (عليه السلام ) پشت سر او نماز مى گزارد و اصحاب كهف كه در قرآن از آنها سخن به ميان آمده است ، از خواب بيدار مى شوند و به حضور آن حضرت مى رسند. و نيز نسخه اصلى تورات و انجيل و تابوت سكينه كه در دست موسى (عليه السلام ) بود، بدست او مى افتد و نصارى به او مى گروند و صليب مسيحيت بوسيله او شكسته مى شود و كليساها ويران مى گردد و تمام اهل زمين به اسلام روى مى آوردند و عدالت تمام روى زمين را فرا مى گيرد.
و روايت شده كه پيامبر فرمود است : ( لو لم يبق من الدنيا الايوم و احد لطول الله رلك اليوم حتى يخرج رجل من اهل بيتى اسمه و كنيته كنيتى يملا الارض قسطا وعدلا بعد ما ملئت ظلما و جورا.) (133)
يعنى اگر از عمر جهان باقى نماند جز يك روز، هر آينه خداوند آن روز را طولانى مى گرداند تا اينكه مردى از اهلبيت من ظاهر شود و قيام كند كه نام او همنام من است و كنيه من ، زمين را بعد از آنكه از ظلم پر شده باشد، سراسر پر از عدل و داد مى گرداند.
و اما در مدت و مقدار حكومت و خلافت آن حضرت روايات مختلف است : در بعضى از روايات مدت امامت و حكومت آن حضرت ، هفت سال و در بعضى روايات از بيست تا چهل سال سخن به ميان آمده است ، و الله اعلم .
مبانى فقه شيعه اثنى عشريه بر اساس قرآن و سنت و عقل و اجماع مى باشد، و فقهاى شيعه ، احكام فقهى را بر اساس اين چهار محور استنباط مى كنند. شيعه اماميه قائل به جامعيت قرآن مى باشد و معتقد است كه قرآن سالم و به دور از تحريف مى باشد و قرآن موجود بدون كم و زياد همان قرآنى است كه بر پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله نازل شده و قائلين به تحريف را از خود طرد كرده و مذمت مى نمايد.
شيعه غير از روايات منقول از پيامبر اكرم ، به روايات دوازده امام عليه السلام توجه جدى دارد و براى روايات منقول از ائمه هدى عليه السلام همچون روايات نبوى ، حجيت قائل است و آنها را مبنا و اساس استخراج و استنباط احكام شرعى قرار مى دهد، و براى شناخت روايات صحيح از ضعيف توجه دقيقى به (علم الحديث ) دارد كه بر اساس آن علم ، روايات صحيح از غير صحيح شناخته مى شود. شيعه رواياتى را كه بر خلاف قرآن و ضد عقل باشد نمى پذيرد و طبق توصيه ائمه عليهم السلام ، روايات ضعيف و ضد قرآن و ضد عقل را دور انداخته و به ديوار مى زند. جعل روايت از زمان پيامبر تا عصر غيبت صغرى ، توسط افراد مغرض و يا جاهل ، معمول و رايج بوده ، بويژه گروه غلاه در اين باره اقدام به جعل روايات دروغين زيادى نموده اند و نيز يهوديان تازه مسلمانى همچون كعب الاحبار و امثال او روايات اسرائيلى سر تا پا خرافه زيادى در ميان روايات منقول از پيامبر و ائمه قرار داده و مخلوط نموده اند، كه براى تنقيح آنها، علماى علم حديث متحمل زحمات زيادى شده اند. احاديث شيعه اثنى عشريه در چهار كتاب مهم به نام (كتب اربعه ) جمع آورى شده كه عبارتند از:
1 - كتاب الكافى در 7 جلد چاپ جديد از: محمد بن يعقوب كلينى
2 - كتاب التهذيب الاحكام در 10 جلد چاپ جديد از: محمد بن حسن معروف به شيخ طوسى
3 - كتاب الاستصبار در 4 جلد چاپ جديد از: همان شيخ طوسى
4 - كتاب من لا يحضره الفقيه در 4 جلد چاپ جديد از: محمد بن على بن حسين بابويه معروف به شيخ صدوق
علاوه بر چهار كتاب حديث فوق ، كتابهاى ديگر حديث از شيعه دوازده امامى ، توسط دانشمندان اين مذهب جمع آورى گرديده كه مهم تر از همه كتاب (بحار الانوار) تاليف علامه مجلسى مى باشد
اساس اين كتابهاى حديث ، روايات منقوله از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و بيشتر روايات ائمه دوازده گانه مى باشد كه البته رواياتى كه از حضرت امام محمد باقر و حضرت امام جعقر صادق عليه السلام نقل گرديده ، بيشتر است . زيرا كه در زمان اين دو امام بزرگوار، زمينه استفاده از علوم آنان بهتر فراهم گرديد، بطورى كه توسط راويان مكتب آنها، چهار صد رساله در شرايع و احكام اسلام نوشته شد كه در ميان عالمان حديث مشهور به (اصول اربع ماه ) مى باشد و تا سال سيصد هجرى تقريبا اين رساله ها، مبناى عمل شيعيان به احكام فقهى بوده است .
تا اينكه در حدود سال سيصد هجرى ، محمد بن يعقوب كلينى ، بر مسند فقاهت نشست و با زحمت فراوان در مدت بيست سال توانست به گرد آورى آن رساله ها و ديگر احاديث بپردازد و به اين كار موفق گرديد، تا سرانجام توانست كتاب شريف (الكافى ) را كه به سه بخش ‍ اصلى تقسيم مى شود تاليف نمايد، كه بخش اول در اصول ، بخش دوم در فروع و بخش سوم در تاريخ و مواعظ بنام روضه مى باشد. و تمام اخبار و روايات الكافى 16199 حديث و جمله عناوين كتبش ، 32 كتاب مى باشد. كلينى در سال 329 هجرى در بغداد از دنيا رفت
پس از مرحوم كلينى ، فقيهى ديگر به نام محمد بن على بن حسين بابويه قمى معروف به صدوق ، كتاب من لا يحضره الفقيه را تاليف كرد كه شماره اخبار و احاديث آن 5963 حديث مى باشد. شيخ صدوق در سال 381 هجرى در شهر رى از دنيا رفت .
پس از شيخ صدوق به فاصله چند سال ، ابو جعفر محمد بن حسن طوسى كتاب معروف (الاستبصار فى ما اختلف من الاخبار) و كتاب (تهذيب الاحكام ) را كه اولى در بردارنده 5511 روايت است ، تاليف نمود. شيخ طوسى در سال 460 هجرى در گذشت .
اما اجماع كه سومين منبع و اساس استنباط احكام در فقه شيعه دوازده امامى است و به عنوان يكى از ادله اربعه مورد استناد است ، حجيت آن بر اساس (كاشفيت از قول معصوم ) و يا (دخول امام در ميان مجمعين ) است كه هيچ عصرى خالى از وجود امام معصوم نيست و از باب لطف بر خداوند واجب است كه هر گاه بندگانش بر خطا روند، بوسيله امام معصوم ، آنان را راهنمايى و هدايت فرمايد.
بنابراين اگر در مساءله اى اجماع حاصل گرديد و قول خلافى هم ديده نشد، معلوم مى شود كه معصوم عليه السلام به آن مساءله راضى بوده است .
جهت بحث عميق در اين باره به كتابهايى كه در علم الاصول نوشته شده ، بويژه كتابهاى مستقل در اين موضوع مراجعه كنيد.