اساس مهرپرستى يا ميترائيسم
((... اساس مهرپرستى يا ميترائيسم بر اين اعتقاد است كه مهر خداى بزرگ است و خدايان ديگر كوچكتر از او. متيرائيسم براساس پرستش آتش و پرستش قواى طبيعت ، مثل باد و طوفان ، خرمى و بهار، آسمان و كوه و جنگل و شب و... پرداختن به سحر و جادو است كه لازمه پرستش قواى طبيعت و اعتقاد به ارواح خبيث و طيب كه دست اندركار جهان اند، است ...))(336)
جادو اساس ميترائيسم ؛
((يكى از اصول ميترائيسمى ... سحر و جادو است . ميترائيسم براساس پرستش آتش و مهر است . و ((مهر)) يعنى خدائى كه در خورشيد جاى دارد، نه خود خورشيد؛ و اصالت را از آن جادوگر مى داند.
يعنى ممكن نيست در جامعه اى جادوگرى باشد، اما جادوگر نباشد.
آن كه ذوق و استعداد و هوش بيشترى داشته باشد، با مطالعه و علم نمى تواند (تنها به اين دلايل ) بر جاى جادوگر تكيه بزند، كه جادوگرى و مذاهب قديم به صورت سازمان رسمى ارثى اداره مى شدند و جادوگران متولى امور دينى بودند و رابطه هاى انسان و خدا... ارزش مقام هر جادوگر به تقوى و علم نبود، بلكه در خون و ذاتش بود كه ارث مى برد و براى فرزندش به ميراث مى گذاشت ، و براى ديگران (هر چه باهوش تر و بهتر) ممكن نبود كه به چنان مقامى برسند...))(337)