تاريخچه و عقايد

يكى از اديان پر سابقه در ميان مردم ايران باستان ، آئين مهرپرستى بود. اين آئين را ارياها با خود به ايران آوردند، آنگونه كه به هند نيز بردند. اين آئين به مدت دو هزار سال ديگر آئينها را تحت الشعاع خود قرار داد و بر اديان يهود، مسيح و زرتشت تاءثير بسيار گذاشت (331)
مهرپرستان هر سال در ماه مهر گاوى را زينت كرده و با جلال و جبروت به ميدان آورده ، آن را ذبح مى كردند.
پس از عزادارى گوشت گاو را پخته و مى خوردند. فلسفه اين كار اين بود كه مى خواستند از وجود معبود در آنان چيزى بماند تا آنها را به سوى معبود راهنمائى كند. و اين همان كارى است كه مسيحيان مى كنند؛ يعنى خوردن نان فطير و شراب به معناى خون و گوشت عيسى (عليه السلام ) كه عشاء ربانى نام دارد. هنديان نيز هنوز احترام گاو را دارند.(332)
يك مورخ ارمنى در تاريخ ارامنه آورده است كه سرود ((واهاگون )) (مهر) از افسانه هاى ملى ارامنه است . اين مورخ ارمنى كه در قرن چهارم ميلادى مى زيست ، مى گويد: آسمان و زمين در درد زايمان بودند. درياى شفق گون و خورشيد عالمتاب نيز درد مى كشيدند. ((نى قرمز)) نيز در درياى شفق گون درد مى كشيد. از آن نى شعله آتشى برخاست و دود بلند شد.
شعله آتش آن ((نى )) را احاطه كرده بود و... واهاگون متولد شد و با اسب آتشين خود به اسمان بالا رفت . تو اى آرارات ! سر فرو آور، زيرا واهاگون مى آيد. آسمان و زمين و درياى شفق گون اين مژده را به تو مى دهند.
در ارمنستان به نام او هيكلى نصب كرده اند كه به اطاق ((واهاگون )) موسوم است (333) با اينكه بين روحانيون كلدانى كه معرف عقايد و مراسم مذهب بوند با روحانيون آئين مهر پرستى اختلاف و تغيير اساسى وجود داشت (قرن اول و دوم ق .م )، در عين حال در مراسم و اعمال مذهبى مهرپرستى تغيير صورت نگرفت و سادگى اوليه خود را همچنان حفظ كرد. مراسم مذهبى مهرپرستى عارى از تزئين و آرايش معمول بود.
مؤ منان به اين آئين ، مراسم مذهبى را در غارها به جاى مى آوردند و معابد خود را نزديك چشمه ها و يا آب روان قرار مى دادند تا غسل تعميد آسان تر انجام گيرد. روميان و يونانيان و... كه تحت تاءثير آئين مهرپرستى قرار گرفته بودند، در داخل معبد و در انتهاى آن ، مجسمه يا حجارى برجسته ((مهر)) را نشان مى دادند كه در حال كشتن ((گاو)) است و از بدن آن انواع نباتات مى رويد(334) يكى از شاهدان عهد عتيق كه هشتاد سال پس از حضرت عيسى (عليه السلام ) مى زيسته است ، ((ميترا)) را اين گونه تعريف مى كند: خدائى كه زير صخره غارهاى ايرانى چمباتمه زده ، شاخهااى سركش خود را مى گرداند و باز مى گرداند. بنابراين ظهور اوليه ((ميترا)) در غارى از كوه بوده است . از اين رو پيروان ((ميترا)) معبدهاى ((مهر)) ى را در مغاره هاى كوه يا در دل دخمه ها بر پا كرده و در آنجا به مراسم عبادت او قيام مى كردند. تصوير ((مهر)) در پيكر جوانى نشان داده مى شود كه كلاه بلند مخروطى شكل كه نوك آن به جلو خم شده ، پوشيده و موهاى پريشان گرداگرد صورت او را در بر گرفته و خنجرى در پهلوى گاو نرى فرو مى كند(335)