بش ارواح و خدايان فراوان
اديان و عقايد باستانى چينيان از آغاز تا ظهور ((لائوتسه )) و ((كنفوسيوس )) كه همزمان در حدود قرن ششم قبل از ميلاد زندگى مى كردند، آن گونه كه گذشت ، ابتدا بر پرستش ارواح و خدايان فراوان دور مى زد. خداى مذكر ((شانك تى )) نام داشت كه وظيفه او كيفر و پاداش افراد در اين جهان بود. خداى مؤ نث ((هاتن )) نام داشت . اين دو خدا، خدايان امپراطوران چين بوده است . روح پرستى بعد ديگر عقايد باستانى چين بوده است ؛ ارواح نياكان به يارى فرزندان مى آمده و در امور زندگى آنان مؤ ثر بوده است ؛ و بايد رضايت ارواح را با پرستش و نيايش آنان جلب نمود. در پرستش ارواح نياكان بايد ترتيب خاصى رعايت مى شد؛ ابتدا ارواح اجداد مادرى و سپس ارواح نياكان پدرى پرستيده مى شد.(142) چينيان بر اين باور بودند كه آسمان يعنى پروردگار؛ و اين خدا خودش چيزى نمى گويد، بلكه كسى را ماءمور مى كند كه فرامين و دستوراتش را در ميان جوامع بشرى رواج دهد و اين امپراطور است كه فرستاده و ماءمور خداى آسمان مى باشد و فرزند خدا آسمان نيز هست . بدين سان ، امپراطور، فرزند، نماينده و فرستاده آسمانى خدا بود كه فرمانش از دو جهت مطاع بود (143).
و اين است كه وقتى قدرت سياسى و روحانى با هم جمع مى شوند، استبداد دينى كه بدترين شكل استبداد سياسى است ، بر جامعه حاكم مى شود.