7. خدا و قيصر

گفته مى شود كه در اناجيل آمده است : (كار قيصر را به قيصر واگذاريد و كار خدا را به خدا.) بايد دانست كه (اولا) عبارت مذكور در اناجيل به اين شكل است : (مال قيصر را به قيصر رد كنيد و مال خدا را به خدا)، (ثانيا) اين سخن به چيزى دلالت نمى كند، زيرا حضرت مسيح (ع ) هنگام گفتن آن در شرايط تقيه بوده است :
(20) و مراقب او بوده ، جاسوسان فرستادند كه خود را صالح مى نمودند تا سخنى از او گرفته ، او را به حكم و قدرت والى بسپارند (21) پس از او سؤ ال نموده گفتند: (اى استاد مى دانيم كه تو را به راستى سخن مى رانى و تعليم مى دهى و از كسى رودارى نمى كنى ، بلكه طريق خدا را به صدق مى آموزى (22) آيا بر ما جايز هست كه جزيه به قيصر بدهيم يا نه ؟ (23) او چون مكر ايشان را درك كرد بديشان گفت : (مرا براى چه امتحان مى كنيد؟) (24) دينارى به من نشان دهيد (آنان دينارى را نزد او آوردند و او پرسيد) صورت و رقمش از كيست ؟) ايشان در جواب گفتند: (از قيصر است .) (25) او به ايشان گفت : (پس مال قيصر را به قيصر رد كنيد و مال خدا را به خدا.) (26) پس چون نتوانستند او را به سخنى در نظر مردم ملزم سازند، از جواب او در عجب شده ، ساكت ماندند (لوقا 20:20-26، متى 22:15-22، مرقس 12:13-17).