4. كتابهاى مقدس
ادعيه و آيينهاى هندوان در مجموعه اى به نام وداها(Vedas)به معناى دانش ، به زبان سانسكريت گرد آمده است و به آن شروتى (Sruti)يعنى وحى و الهام و علوم مقدس موروثى لقب مى دهند. پژوهشگران تاريخ تصنيف وداها را بين 1400 تا 1000 ق .م مى دانند، و بر اين اساس سالهاى 1500- 800 ق .م . را دوره ودايى مى خوانند.
چهار ودا وجود دارد، به اين شرح :
1. ريگ ودا(veda-Rig)يعنى وداى ستايش ؛
2. يجور ودا(veda-Yajur)يعنى وداى قربانى ؛
3. سام ودا(veda-Sama)يعنى وداى سرودها؛
4. اتهرو ودا(veda-Atharva) يعنى وداى اتهروان (نام نويسنده اين ودا).
در زمانهاى بعد برهمنان شرح و تفسيرهايى بر بوداها نوشتند؛ از اين رو هر يك از وداها داراى دو بخش است :
نخست : منتزها(Mantaras)كه عبارت است از متن اورادى در ستايش آتش ، خورشيد و ساير مظاهر طبيعت و دعاهايى براى فراخى روزى ، بارورى ، بخشايش گناهان و غيره .
دوم : براهمناها(Brahmanas)كه مناسبتهاى آن اوراد را تعيين مى كند. پژوهشگران سالهاى 800 ق .م . تا 500 ق .م . را دوره برهمنى مى نامند.
كتابهاى دينى ، فلسفى ، عرفانى و ادبى بى شمارى در ميراث فرهنگى هندوستان وجود دارد كه به زبانهاى مختلف ترجمه شده و از جمله آنها معروف كليله و دمنه است كه در سانسكريت پنچاتنتر(tantra -Panca) يعنى پنج بخش خوانده مى شود.
كتابهاى مهابهاراتا(bharata -Maha) و رامايانا(Ramayana) با محتواى اساطيرى رزمى و بزمى از احترام ويژه اى برخوردارند. كتب دينى و ادبى ياد شده به همه زبانهاى زنده جهان (و از جمله فارسى ) ترجمه شده اند.
كتاب بسيار معروف و جذاب بهگودگيتا (gita -Bhagavad) يعنى سرود (خداى ) مجيد در بخشى از مهابهاراتاست كه مستقلا مورد توجه قرار گرفته است . اين كتاب گاهى به تخفيف گيتا ناميده مى شود، در باب اخلاص (Bhakti) سخن مى گويد و در اهميت كتاب ياد شده همين بس كه به طور مكرر به هر يك از زبانهاى زنده جهان ترجمه شده و دست كم شش ترجمه فارسى از آن موجود است .
است . اين كتاب گاهى به تخفيف گيتا ناميده مى شود، در باب اخلاص (Bhakti) سخن مى گويد و در اهميت كتاب ياد شده همين بس كه به طور است . اين كتاب گاهى به تخفيف گيتا ناميده مى شود، در باب اخلاص سخن مى گويد و در اهميت كتاب ياد شده همين بس كه به طور مكرر به هر يك از زبانهاى زنده جهان ترجمه شده و دست كم شش ترجمه فارسى از آن موجود است .
اين رساله مكالمات كريشنا با شاهزاده اى به نام آرجونا (Arjuna) يعنى روشن را در بر دارد. رساله ياد شده ظاهرا در قرن اول ميلادى در روزنامه بزرگ مهابهاراتا گنجانيده شده است و نزد هندوان از هر كتاب دينى و عقلى ديگر محبوبتر و محترمتر به شمار مى رود. نظم آن كتاب يك دست نيست ، ولى نيروى ذوق و شوقى كه در طى كلمات آن نوشته اعجاب انگيز وجود دارد، هزاران تن را دلباخته و فريفته خود ساخته است .
راز موفقيت گيتا در اين است كه مى كوشد اثبات كند راه حقيقى نجات و رستگارى در طريقه اخلاص قرار دارد و براى بيان اين امر از داستانى كمك مى گيرد. آرجونا سوار بر ارابه سلطنتى براى جنگيدن با عموزادگان خود به سوى ميدان مى رود و راننده ارابه كه خداى پهلوانى يعنى كريشنا است و در كنار او نشسته است ، وى را به رزم و نبرد تشويق مى كند. شاهزاده دل به جنگ با خويشاوندان خود نمى دهد. در حالى كه سرداران سپاه خصم يعنى عموزادگان او در شيپور جنگ مى دمند، به راننده فرمان مى دهد كه ارابه او را در وسط رزمگاه در محلى قرار دهد كه بتواند كوشش و رزم آورى هر دو سپاه را به درستى مشاهده كند، ولى همين كه خويشان و عموزادگان و بزرگان قوم را در حال پيكار و خونريزى مى بيند، دل او از پشيمانى و اندوه لبريز مى گردد.
وى درد و رنج خود را با كريشنا راننده ارابه در ميان مى گذارد و از گرانى اندوه ، تير و كمان را از دست بر زمين مى افكند.
كريشنا او را بر اين كم دلى سرزنش مى كند و دوباره وى را بر جنگ و نبرد برمى انگيزاند. در اين هنگام بين آن دو يك سلسله مكالمات رد و بدل مى شود. در مرحله اول كريشنا او را به انجام وظايفى كه در برابر صنف و طبقه خود دارد متوجه مى سازد و به او خاطر نشان مى كند كه انجام فرائض اجتماعى بر هر كارى مقدم است و نتايج و عواقب آن هر چه باشد، بايد آنها را به عمل آورد و نبايد پاداش و سزايى توقع داشت . ارجونا وظيفه خود را به ياد مى آورد كه بايد به عنوان يك شاهزاده از افراد طبقه كشاتريا جنگجويى و رزم آورى پيشه كند. آنگاه وى پاى به ميدان نبرد مى گذارد و اعتراف مى كند كه تهاون و سستى در انجام اين واجب صنفى و فريضه مذهبى گناهى بزرگ است . از سوى ديگر اگر به جنگ بپردازد و كشته شود روان او رستگارى يافته ، به آسمان صعود خواهد كرد، و اگر پيروز گردد، بر تخت پادشاهى خواهد نشست . علاوه بر اين ميدان جنگ جاى تاءسف و غم خوردن براى كشتگان و قربانيان نبرد نيست ، زيرا اگر چه جسم آنان هلاك مى شود، ولى روحشان جاويدان ؛ باقى و برقرار است .
در يكى از قطعات گيتا سخنان زير آمده كه تعاليم اوپانيشادها را در مساءله وحدت الوهيت بيان مى كند و از اين نظر قابل توجه است . كريشنا مى گويد:
من برهما هستم ، همان خداى واحد ازلى ...
قربانى منم ، دعا و نماز منم .
طعام خيرات مردگان منم .
اين جهان بى پايان منم .
پدر و مادر و نياكان و نگاهبانان و منتهاى معرفت همه منم .
آنچه در زلالى آب و روشنايى آفتاب تصفيه مى شود،
آن كلمه (ام ) منم .
و منم كتابهاى ريگ ودا، سام ودا، يجور ودا،
طريقت ، شريعت ، مربى ، خداوندگار و قاضى ، شاهد، صومعه و پناهگاه ،
دوست و دشمن ، سرچشمه حيات و درياى زندگانى .
هر آنچه بر مى آيد و هر آنچه فرو مى رود،
بذر و برزگر و فصول و درو همه منم .
مرگ منم و زندگانى منم .
اى ارجونا، حيات اين جهان كه مى بينى ،
و حيات آن جهان كه نمى بينى ، همه منم و بس ...