4. قربانى
ميان اقوام سراسر جهان قربانى براى معبود انواعى داشت و از ريختن جرعه اى آب يا شراب تا اهداى گياهان و محصولات ، ذبح حيوانات و كودكان و بزرگسالان ، همچنين به آتش افكندن كودكان را شامل مى شد. آنان برخى اوقات براى آنكه جمعيت كاهش نيابد، براى تهيه قربانى به سرزمينهاى ديگر يورش مى بردند و افرادى را اسير و سپس در راه خدايان خود قربانى مى كردند. قربانى عفت ، يعنى فحشا دادن به احترام بتان (Hierodouleia) نيز نزد اقوام مختلف رواج داشت .
اهراق جرعه به عنوان قربانى همواره يكى از رسوم ميخوارى بوده و در تورات كنونى (خروج 29:41 و موارد ديگر) و در شعر عربى و فارسى بدان اشاره شده است :
شربنا و اهرقنا على الارض جرعة
فللارض من كاس الكرام نصيب
اگر شراب خورى جرعه اى فشان بر خاك
از آن گناه كه نفعى رسد به غير چه باك
در دورانهاى بعد قربانى انسان منسوخ شد و اندك اندك قربانى به حيوانات منحصر گرديد، ولى نمونه هايى از آن تا دورانهاى نزديك به ما وجود داشته است . اكنون كه قوانين كشورها چنين چيزى را اجازه نمى دهد، گاهى در گزارشهاى خبرى مى بينيم كه در برخى روستاهاى هندوستان و مناطق ديگر يك بت پرست به دور از چشم پليس ، فرزند خود را در پاى بتى قربانى كرده يا تصميم داشته قربانى كند، ولى ديگران از اين كار جلوگيرى كرده اند. البته مرتكبين اين جرم در عصر ما دستگير و مجازات مى شوند، ولى در گذشته هاى دور از آنان تقدير مى شده است . شايد فرمان آزمايشى خداى متعال به حضرت ابراهيم خليل (ع ) مبنى بر قربانى كردن فرزندش براى اين بوده كه معلوم شود موحدان نيز در عشق و علاقه به معبود حقيقى چيزى كم ندارند.