ادعاي بندگي

گاه حسينعلي بهاء در يك كتاب، بلكه در يك صفحه كتابش تناقض گوئيهاي روشن و ادعاهاي گوناگون نموده است، چنان كه در كتاب مبين [1] خود چندين ادعا كرده است.
وي در اين كتاب گاهي ادعاي بندگي كرده، چنان كه در صفحه 3، سطر 10،مي گويد:
«سبحان الذي نزل علي عبده من سحاب القضاء سهام البلاء ويراني في صبر جميل؛ پاك و منزه است آن خدايي كه بر بنده اش (حسينعلي) نازل كرد از ابر قضا تيرهاي بلا را و ديد مرا در صبر و بردباري نيك»
و در صفحه 96، سطر 8، مي گويد:
«يا الهي هذا الكتاب اريد ان ارسله الي السلطان و انت تعلم باني ما اردت منه الا ظهور عدلك لخلقك؛ خدايا اين نامه اي است كه مي خواهم آن را براي سلطان (شاه عثماني يا ناصرالدين شاه) بفرستم و تو مي داني كه قصدي از اين نامه جز آشكار ساختن عدالت تو براي خلق تو ندارم.»
مدارك درباره ي ادعاي بندگي حسينعلي بهاء در كتاب هاي خود او بسيار است، در اين جا به همين مقدار كه اشاره شد كافي است.
* * *
[1] حسينعلي بهاء، كتاب مبين را در تبعيدگاه عكا نوشته، اين كتاب محتوي سوره ي هيكل و الواح است، داراي 360 صفحه 15 سطري، در سنه 1308 ه ق مطابق سنه 48 بابي چاپ شده است.