نفي اصل عدالت

شيعيان دوازده امامي و هم چنان پيروان مكتب معتزله، صف عدالت را از ميان صفات ديگر خدا، برگزيده و آن را اصلي از اصول دين مذهب و دين قرار داده اند؛ به ويژه شيعيان اهميت بسياري به اصل عدالت داده و آن را، يكي از اصول مذهب شيعه شمرده اند.
اما شيخ احمد احسائي و پيروانش، اصالت صفت عدالت را از رديف اصول مذهب نفي كرده و در اين باره چنين استدلال كرده اند، كه: لزومي ندارد كه صفت عدالت خدا را از ميان صفات ديگر او، جدا كنيم و اصل دين قرار دهيم؛ چه آنكه اين كار، اولا تبعيض ميان صفات و ترجيح بلامر حج است. اگر بنا باشد عدالت را اصلي از اصول دين بشماريم، بايد صفات ديگر خدا را هم، مانند علم، قدرت، حكمت، حيات و... اصول دين بشماريم؛ چون لازم نيست صفات ديگر خدا اصول دين باشند، عدالت هم براي اصالت بي موجب است.
دليل ديگرشان اين است كه همه صفات خدا كه در قرآن مورد اعتقاد مسلمانان است، صفت عدالت هم مورد اعتقاد مي باشد. روي اين دلايل شيخيان صفت عدالت را به عنوان اصل دين و مذهب نمي شمارند و اصالت آن را نفي كرده اند.
شيخ و پيروانش، عوض نفي دو اصل و عدالت از رديف اصول پنجگانه ي شيعه، اصل ديگري به عنوان «ركن رابع» كه پائين تر چگونگي آن خواهد آمد، بر اصول مذهب افزوده اند و بدين ترتيب اصول دين و مذهب در شيخيگري، به 4 اصل و يا چهار ركن منحصر گشت، از اين قرار: اصل توحيد، اصل نبوت، اصل امامت و اعتقاد به «ركن رابع - شيعه ي كامل»
شيخ احسائي، در كيفيت دو اصل نخست، يعني - توحيد و نبوت، تغييري نداد؛ ولي عقايد تازه ي او در دو اصل ديگر، يعني امامت و ركن رابع، از اين قرار است: