و اينك در مقام جواب گلپايگاني مي گوئيم:
اولا - نه در خود آيه ي شريفه شاهد و قرينه اي است كه مراد از (مكان قريب) صخره ي بيت المقدس است و نه روايتي كه در آن (مكان قريب) به صخره ي بيت المقدس تفسير شده باشد در دست داريم بنابراين، تفسير گلپايگاني مصداق حقيقي تفسير به رأي است كه صاحبان قرآن از آن منع شديد نموده اند، گذشته از اين واضح است كه هر كس به رأي دلخواه كلام و آيه اي را معني و تفسير كند در مقام استدلال بر هر مدعائي كه باشد خصوصا راجع به اعتقاديات آن تفسير اصلا حجت نمي باشد.
گلپايگاني مي گويد: مفسرين از اهل تسنن و از اهل تشيع متفقا در تفسير اين آيه فرموده اند كه نداي الهي از صخره ي بيت المقدس بلند مي شود.
مي گوئيم: جدا دروغ گفته است، اين مردك كذاب از دروغگوئي و پشت هم اندازي هيچ گونه شرم و پروائي نداشته است.
آنچه از تفاسير اهل سنت و شيعه كه نويسنده ديده ام و عين عبارات بعضي از آنها را در پاورقي مي آورم [1] بدست مي آيد اينست: اكثر بر اين رفته اند كه از
(مكان قريب) مكان خاصي مراد نيست بلكه اين كلمه اشاره و كنايه است از اينكه صوت منادي مزبور در آيه بر احدي مخفي نخواهد ماند بلكه به حيثي است كه بالسويه به همه كس رسيده و همه كس آن را مي شنوند پس گويا از مكاني كه نزديك ايشان است ندا كرده شوند، و شايد همين مراد بعضي باشد كه گفته اند ندا از بيخ موهاي شنوندگان باشد و بعض ديگر كه گفته اند كه ندا از تحت قدمهاي ايشان خداهد بود.
و بعضي گفته اند نداي مزبور صيحه از جانب آسمان است به اسم قائم و اسم پدرش سلام الله عليهما، آري تنها از يك نفر اهل سنت نقل شده كه (مكان قريب) را به صخره ي بيت المقدس تفسير نموده است.
ثانيا - بر تقدير اينكه مدرك معتبري براي تفسير (مكان قريب) به صخره ي بيت المقدس در دست مي بود مي گوئيم صخره ي بيت المقدس را جناب گلپايگاني به چه مدركي باز تفسير به جبل كرمل نموده اند آري مدرك ايشان، تنها هوس اينست كه بالاخره مراد آيه را به اين وسيله متصل به عكا نمايد وگرنه مراد از صخره ي بيت المقدس كه در اطلاقات گفته مي شود، سنگ معروف بزرگي است در مسجد  بيت المقدس كه مردم به ديدن آن مي روند.
و بر هيچ عاقل بصيري پوشيده نيست كه صدا و منادي شهر بيت المقدس آن هم از صخره ي واقع در مسجد غير منادي و صداي شهر عكاء مي باشد زيرا عكاء و بيت المقدس دو شهر جدا از يكديگرند.
ثالثا- باز به فرض صحت تفسير (مكان قريب) به صخره ي بيت المقدس و گذشته از اشكال مذكور در وجه دوم مي گوئيم: مفاد اجمالي آيه منتها چنين گردد كه روزي ندا و صيحه اي به حق از صخره ي بيت المقدس بلند و شنيده مي شود ولي اين معني اثبات نمي كند كه هر صدا و ندائي و يا بالخصوص صدا و نداي ميرزاي بهاء كه از آنجا بلند شود صحيحه ي به حق مي باشد.
باري الحق بايد گفت گلپايگاني در اين استدلال نيز خود را از جمله ي مصاديق حقيقي آيه ي شريفه ي و الذين في قلوبهم زيغ فيتبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنة و ابتغاء تأويله قرار داده است.
پاورقي:---------------------------------------------------------
[1] در تفسير كبير امام فخر رازي كه از بزرگان اهل سنت است: «قوله تعالي من مكان قريب اشارة الي ان الصوت لا يخفي علي احد بل يستوي في استماعه كل احد و عليهذا فلا يبعد حمل المنادي علي الله تعالي اذ ليس المراد من المكان القريب نفس المكان بل ظهور النداء و هو من الله تعالي اقرب و هذا كما قال من هذه السورة و نحن اقرب اليه من حبل الوريد و ليس ذلك بالمكان.»
و از تفسير قاضي هم كه از اهل سنت است: «من مكان قريب بحيث يصل نداؤه الي الكل علي سواء.»
و در تفسير علامه ابي السعود كه ايضا از اهل سنت است: «من مكان قريب بحيث يصل نداؤه الي الكل علي سواء و قيل من صخرة بيت المقدس و قيل من تحت اقدامهم و قيل من منابت شعورهم.»
و در تفسير صافي از شيعه: «من مكان قريب بحيث يصل نداؤه الي الكل علي سواء» و در تفسير برهان از شيعه: (و استمع يوم ينادي المناد من مكان قريب علي بن ابراهيم قال قال ينادي المناد باسم القائم و اسم ابيه عليهماالسلام قوله تعالي يوم يسمعون الصيحة بالحق ذلك يوم الخروج قال صيحة القائم من السماء.»
و از تفسير مجمع البيان: «قيل انه ينادي مناد من صخرة بيت المقدس ايتها العظام البالية و الاوصال المنقطعة و اللحوم المتمزقة قومي لفصل القضاء و ما اوعد الله لكم من الجزاء عن قتادة و قيل ان المنادي هو اسرافيل يقول يا معشر الخلايق قوموا للحساب عن مقاتل و انما قال من مكان قريب لانه يسمعه الخلائق كلهم علي حد واحد فلا يخفي علي احد قريب و لا بعيد فكانهم نودوا من مكان يقرب منهم.».