حدیث شماره 1

1- الْحـُسـَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ بَكْرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِى بَصِيرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عـَبـْدِ اللَّهِ ع أُصـُولُ الْكُفْرِ ثَلَاثَةٌ الْحِرْصُ وَ الِاسْتِكْبَارُ وَ الْحَسَدُ فَأَمَّا الْحِرْصُ فَإِنَّ آدَمَ ع حـِيـنَ نـُهـِيَ عَنِ الشَّجَرَةِ حَمَلَهُ الْحِرْصُ عَلَى أَنْ أَكَلَ مِنْهَا وَ أَمَّا الِاسْتِكْبَارُ فَإِبْلِيسُ حَيْثُ أُمِرَ بِالسُّجُودِ لادَمَ فَأَبَى وَ أَمَّا الْحَسَدُ فَابْنَا آدَمَ حَيْثُ قَتَلَ أَحَدُهُمَا صَاحِبَهُ
اصول كافى ج : 3 ص : 396 رواية :1

ترجمه روايت شريفه :
امام صادق (ع ) فرمود: ريشه هاى كفر سه چيز است : حرص و تكبر و حسد.
امـا حرص در داستان آدم عليه السلام است زماني كه از خوردن آن درخت نهى شد و حرص او را برانگيخت كه از آن بخورد.
و اما تكبر در داستان شيطانست كه چون ماءمور بسجده آدم شد سرپيچى كرد.
و اما حسد در داستان دو پسر آدم (هابيل و قابيل ) است زماني كه يكى ديگرى را كشت .

شرح :
مرحوم مجلسى گويد: گويا مراد بريشه هاى كفر گناهانى است كه گاهى موجب كفر شـود نـه هـميشه ، و كفر نيز معانى بسيارى دارد، مانند انكار خداوند سبحان و عناد و لجاج نـسـبت بصفاتش و مانند انكار پيغمبران و حجج او و انكار تعليمات آنها و مانند نافرمانى خـدا و رسـولش و چون ناسپاسى نعمتهاى خدا تا برسد بترك اولى ، پس حرص ‍ گاهى سـبـب تـرك اولى و گـاهـى موجب گناه صغيره يا كبيره اى مى شود، تا بشرك و انكار خدا مـيـرسـد، وحـرص آدم عـليـه السـلام مـوجـب تـرك اولاى او شـده ولى در فـرزنـدانـش تكامل پيدا كرد تا بكفر و انكار خدا رسيد، از اين رو حرص را ريشه كفر ناميدند. و همچنين نسبت به تكبر و حسد و صفات ديگر.
و امـا راجـع بـشيطانى برخى حسد را موجب سجده نكردنش دانسته اند، ولى از آيه شريفه (((خلقنى من نار و خلقنه من طين ))) كه خودش بدان تمسك كرده و نيز از اين روايت پيداست كه همان استكبار (خود پسندى و منيت و بزرگى طلبى ) او باعث گناهانش شد.