حدیث شماره 2
2- وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمّدٍ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ عَبْدِ اللّهِ بْنِ مُسْكَانَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا بَصِيرٍ يَقُولُ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللّهِ ع مِنْ أَيْنَ أَصَابَ أَصْحَابَ عَلِيٍّ مَا أَصَابَهُمْ مَعَ عِلْمِهِمْ بِمَنَايَاهُمْ وَ بَلَايَاهُمْ قَالَ فَأَجَابَنِي شِبْهَ الْمُغْضَبِ مِمّنْ ذَلِكَ إِلّا مِنْهُمْ فَقُلْتُ مَا يَمْنَعُكَ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ ذَلِكَ بَابٌ أُغْلِقَ إِلّا أَنّ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ صَلَوَاتٌ عَلَيْهِمَا فَتَحَ مِنْهُ شَيْئاً يَسِيراً ثُمّ قَالَ يَا أَبَا مُحَمّدٍ إِنّ أُولَئِكَ كَانَتْ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ أَوْكِيَةٌ
اصول كافى جلد 1 صفحه: 395 رواية: 2
ترجمه :
ابو بصير گويد: به امام صادق عليه السلام عرض كردم: چرا به اصحاب على عليه السلام مصيبتها رسيد با وجود آنكه از مرگ و مصيبت خود آگاه بودند؟ حضرت بمانند شخص خشمگين به من جواب داد: آن مصيبتها تنها از ناحيه خودشان به آنها رسيد، عرض كردم: قربانت گردم مانع شما چيست؟ (كه مرگ و مصيبت اصحاب خود را به آنها نمى گوئيد؟) فرمود: اين دريست بسته شده، تنها حسين بن على صلوات الله عليهما اندكى از آنرا گشود (كه در شب عاشورا شهادت و مصيبت اصحابش را به آنها خبر داد) سپس فرمود اى ابا محمد: اصحاب آنحضرت بر دهان خود لجام و بندى داشتند.
شرح :
علامه مجلسى (ره) پس از آنكه (((ما اصابهم))) را به بلا و مصيبت تفسير كرده چنانكه گفتيم، احتمال ديگرى را هم ذكر نموده است و آن احتمال اينست كه مقصود از (((ما اصابهم))) قرب و منزلتى است كه اصحاب اميرامؤمنين عليه السلام نزد آن حضرت پيدا كردند و علم منايا و بلايا هم داشتند و حضرت در جواب فرمود: اين مقام و منزلت را آنها بواسطه قابليت و استعداد خويش بدست آوردند زيرا راز نگهدار بودند، شما توقع داريد كه به آن مقام و علوم برسيد اما چون راز نگهدار نيستند قابليت نداريد.