حدیث شماره 2
2- مُحَمّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ حُسَيْنٍ الصّيْقَلِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللّهِ ع يَقُولُ لَا يَقْبَلُ اللّهُ عَمَلًا إِلّا بِمَعْرِفَةٍ وَ لَا مَعْرِفَةَ إِلّا بِعَمَلٍ فَمَنْ عَرَفَ دَلّتْهُ الْمَعْرِفَةُ عَلَى الْعَمَلِ وَ مَنْ لَمْ يَعْمَلْ فَلَا مَعْرِفَةَ لَهُ أَلَا إِنّ الْإِيمَانَ بَعْضُهُ مِنْ بَعْضٍ
اصول كافى جلد 1 صفحه: 54 رواية: 2
ترجمه :
2- و مى فرمود: خدا عملى را جز با معرفت نپذيرد و معرفتى نباشد مگر با عمل پس كسى كه معرفت دارد، همان معرفت او را بر عمل دلالت كند، و كسى كه عمل نكند معرفت ندارد همانا برخى از ايمان از برخ ديگرش بوجود آيد.
شرح :
بعد از اين در كتاب ايمان و كفر انشاءالله بيان مىشود كه ايمان سه جزء دارد: 1- اعتقاد قلبى 2- اقرار زبانى 3- عمل جوارحى. و اين سه جزء ايمان در يكديگر تأثير و تأثر دارد چنانچه در اين حديث شريف تأثير و تأثر اولى را با سومى بيان مىكند بدين نحو تا كسى درجه اول اعتقاد را كه قول لا اله الا الله است نداشته باشد عملى به عنوان تقرب و رضاى خداى از او پذيرفته نيست زيرا او كافر است و هنوز در زمره مسلمين در نيامده است و از آنطرف بجا آوردن اعمال عبادى واجب و مستحب با معرفت اندك سبب مى شود كه نور معرفت و خدا شناسيش تا بنده تر گردد و به درجه بالاترى از معرفت ترقى كند.