نتيجه گيرى

با توجه به آنچه گفته شد جهت گيرى كلى ايدئولوژى اين فرق جداسازى ملت ايران از مراجع تقليد و مشغول كردن آنان به مكتبى ساخته بشر است ، مكتبى كه جنبه هاى غيرعقلانى آن به عقلانيتش مى چربد و به تدريج از صحنه عملى زندگى اجتماعى و سياسى خارج مى گردد.در نهايت گرايش به اين ايدئولوژى موجب جداشدن مردم از دين و ديندارى گرديده پيوستن به مكاتب غيردينى را تسهيل مى نمايد. نمونه هاى اين جداشدن از دين و ديندارى و گرايش به مكاتب سكولار را در كنشگران بهائيت در دوران مشروطه و پهلوى خواهيم ديد.
در اين فصل روند جدايى ايدئولوژى بهائيت از ايدئولوژى شيعى مشخص گرديد. ابتدا در مسئله نيابت امام زمان (عج) تغيير ايجاد شد و پيروان آيين شيخيه از مرجعيت شيعه كه آنان را نايب امام زمان مى دانستند جدا گرديدند و به ركن رابع پيوستند. با توجه به اختيارات انحصارى ركن رابع در تفسير دين در شيخيه و تفسير و تدوين اصول جديد در بابيه، با ارائه تعبيرات تازه از اصول توحيد، نبوت، معاد،عدل و امامت توسط على محمدباب دين تازه اى بنا نهاده شد و آيين اسلام منسوخ اعلام گرديد. ايجاد آيين و مناسك تازه در فروع دين پيروان على محمد را از ديگر شيعيان در زندگى عملى و اجتماعى نيز جدا نمود. با ادعاى بعثت بهاءالله و افاضات او،بابيه از حالت سنتى خارج شد و به آداب و رسوم متناسب با ذائقه روز نزديكتر گرديد. اين نزديكى با سهل تر كردن احكام مربوط به روابط جنسى و وجهه هاى ظاهراً انسان دوستانه در مجازات دزدان و حكم به عدم سوزاندن كتب قابل مشاهده است.به اين ترتيب آيين جديد نام بهائيت گرفت.
اگر از زاويه جامعه شناسى سياسى به اين تحولات بنگريم، روند مقابله با اقتدار سياسى مذهب شيعه كه در دوره قاجار درايران و در بين عموم مردم حاكم بود به خوبى مشاهده مى شود. مقام نيابت امام زمان (عج) كه شيعيان براى مراجع خويش و فقها قائل هستند نقطه كليدى در انديشه سياسى شيعه است. پيروى از نايب امام زمان به شيعيان اين امكان را مى دهد كه در هر عصرى به تشكيل حكومت مورد نظر و اعتقاد خويـش بپردازنــد. معصوم نـدانستـن ايــن نــواب امام عصر(عج) و پيروى از اعلم و اعدل فقها قائل هستند نقطه كليدى در انديشه سياسى شيعه است. پيروى از نايب امام زمان به شيعيان اين امكان را مى دهد كه درهر عصرى به تشكيل حكومت مورد نظر و اعتقاد خويش بپردازند. معصوم ندانستن اين نواب امام عصر(عج) و پيروى از اعلم و اعدل فقها ضمن انتخابى بودن و امكان تغيير مرجع در هر زمان، ضمانت اجرايى خوبى براى منزه ماندن اسلام و مديريت جامعه اسلامى از سوء برداشت ها و سوءمديريت هاست. انتخابى بودن مرجع و ولى فقيه ضامن مردمى بودن آن و امكان تغيير آن با سلب عدالت و يا اعلميت از او ضمانت كننده حفظ دين و مديريت آن از كج انديشى و ناتوانى هاست.اگراين نيابت عام مبدل به نيابت خاص شود، ديگر امكان انتخاب،تغيير و سرپيچى از آراء خودسرانه فردى كه نايب خاص تلقى شده و فرامين خود را منتسب به امام معصوم مى نمايد از بين مى رود. به اين ترتيب هرگونه تعبير و تفسير از دين از جانب نايب خاص امكان پذير مى شود و بر اين اساس هم محتواى دين و هم حاكميت آن با بحران مواجه مى گردد. اين وضع دربلند مدت نتيجه اى جز سرخوردگى از دين و جدايى آن از سياست نخواهد داشت.
به اين ترتيب در آيين شيخيه از لحاظ سياسى تشكيل حكومت دينى با مشكل بزرگى مواجه خواهد شد. اين فرقه بر حساس ترين نقطه سياسى مكتب شيعه درزمان غيبت كبرى انگشت مى گذارد كه سرمنشأ اقتدار روحانيت شيعه مى باشد. بعد از مشوه شدن اصل نيابت امام عصر(عج) با ملغى نمودن دين اسلام از جانب باب و بهاءالله اين حركت به سوى محو كامل دين اسلام از صحنه اجتماع پيش مى رود. مخالفت با وجود قشرى به نام فقها كه طبق قرآن كريم در مكتب اسلام براى تفسير متشابهات و نگهبانى از دين و در انديشه شيعيان و هم اهل سنت در صورت تشكيل حكومت اسلامى براى مديريت جامعه در نظر گرفته شده است در انديشه هاى باب و حسينعلى نورى به حدى است كه وجود چنين قشرى را در آيين بهائيت ممنوع اعلام مى كنند.
جدا شدگان از اقتدار روحانيت به علت پيروى از مكتب شيخيه به راحتى در دامن آيين جديد يعنى بابيت مى افتند. اين كه معانى جديد اعتقادى و رفتارى از طرف على محمد باب با قصد بهره بردارى سياسى بيان شده باشد، مورد بحث ما نيست. هر چند رد پاى دولت روسيه در ايجاد اين نوگرايى دينى و يا حداقل كمك به ايجاد آن كاملاً مشهود است، اما چنان كه در فصل گذشته گفته شد در عمل شكسته شدن اقتدار مذهب شيعه در ايران به معناى شكسته شدن اقتدار ملى در اين كشور است و به نظر مى رسد حمايت روسيه وسپس انگلستان و بعد از آن اسرائيل و ايالات متحده آمريكا از اين فرقه، انگيزه اى جز شكستن اقتدار ملت ايران نداشته باشد. البته بايد خاطر نشان سازيم كه شواهد چنين نشان مى دهد كه هيچ مكتبى نمى تواند جايگزين مكتب ريشه دار و عميق شيعه در كشورى كه به كشور امام زمان (عج) مشهور است شود. به ويژه در مكتب بهائيت تشتت به گونه اى است كه همواره مانند يك بمب خوشه اى فرهنگى رهبر تازه اى ظهور مى كند، مكتب جديدى احداث مى شود و فكر نوى مطرح مى گردد. وعده اين نوبه نو شدن ها در گفتار سيد باب نيز داده شده است در آن جا كه او از آمدن پيامبران آينده و من يظهره الله سخن مى گويد.