پاسخ

اولا: ايشان صورت خوش و غير واقعي را از كفار قريش ترسيم كرده تا مبتني بر آن بتواند مسلمانان را تكفير كند. او مي‌گويد: كفار قريش اهل عبادت، به جاي آوردن حج و صدقه و ذكر خدا بودند...!! سبحان الله!! قريش چگونه اين چنين بوده است؟ آن‌ها كساني بودند كه هر گاه گفته مي‌شد: بگوييد: «لا اله الا الله» استكبار مي‌كردند. به روز قيامت و بعث و بهشت و دوزخ ايمان نداشتند. و به طور كلي به پيامبري ايمان نداشتند. بت‌ها را عبادت مي‌كرده و به يكديگر ظلم مي‌نمودند و همديگر را مي‌كشتند. شرب خمر، زنا، رباخواري، و انواع محرمات را انجام مي‌دادند، آيا مطابق حرف محمد بن عبدالوهاب، قريش در آن زمان تنها مشكلي كه داشت توجه به وسايط و استغاثه به آن‌ها بود؟
ثانيا: آيا كسي كه از انبيا و اولياي الهي طلب شفاعت مي‌كند، با اعتقاد به اين‌كه آنان بندگان صالح خدايند و كاري بدون اذن و مشيت الهي انجام نمي‌دهند، همانند درخواست شفاعت مشركان از بت‌ها است؟ مشركان اگر چنين درخواستي از بتان يا ملايكه داشتند به جهت غلوي بوده كه درباره آن‌ها پيدا كرده بودند؛ با ديد استقلالي به آن‌ها نگريسته وآنان را مستقل در تدبير مي‌دانستند. وگرنه چه اشكالي دارد كه از شخصي كه خداوند مقامي معنوي را به او داده، تقاضاي اعمال آن را در حق او به اذن و مشيت الهي بكنيم. و اگر قرآن كريم مشركان صدر اسلام را به جهت اعتقاد به شفاعت در بتان مذمت مي‌كند، از اين جهت بوده كه آنان بت‌هاي خود را به جهت تقاضاي شفاعت و اعمال آن‌ها عبادت مي‌كردند. لذا خداوند سبحان از قول آنان مي‌فرمايد: «ما نعْبدهمْ الا ليقربونا الي الله زلْفي ؛(159) «... دليلشان اين بود كه اين‌ها را نمي‌پرستيم مگر به خاطر اين‌كه ما را به خدا نزديك كنند...».
وانگهي آنان در اين مقام با ديد استقلالي در مقابل اراده و مشيت خداوند چنين اعتقادي را در حق بت‌ها قايل بودند.
به جهت روشن شدن بيشتر مطلب به بحث «شفاعت» و «استغاثه» مراجعه شود.
ثالثا: اعتقاد مسيحيان درمورد حضرت عيسي و مريم‌عليهما السلام را نمي‌توان قياس به اعتقاد مسلمين به شفاعت و درخواست آن از اوليا كرد؛ زيرا مطابق گواهي تاريخ و قرآن كريم، آنان قايل به تجسد و الوهيت حضرت مسيح و مريم بودند.
لذا خداوند متعال مي‌فرمايد: «واذْ قال الله يا عيسي ابْن مرْيم اانْت قلْت للناس اتخذوني وامي الهيْن منْ دون الله»؛(160) «و آن‌گاه كه خداوند به عيسي بن مريم مي‌گويد: آيا تو به مردم گفتي كه من و مادرم را به عنوان معبود غير از خدا انتخاب كنيد؟!... .»
و نيز مي‌فرمايد: «لقدْ كفر الذين قالوا ان الله ثالث ثلاثه وما منْ اله الا اله واحد»؛(161) «آن‌ها كه گفتند: خداوند، يكي از سه خداست نيز به يقين كافر شدند، معبودي جز معبود يگانه نيست...».